دامن ز بساط عافیت برچیدیم تا «شرف» آلوده نشود
ماه‌ها در برابر اراده‌ای که ستاندن حق نان و سایبان این قلم را در دستور کار داشت ایستادم؛ اما باید پذیرفت، گاهی بودن و ماندن نشان شجاعت نیست؛ برای بازگرداندن سنگ‌ها به جایی که آمده راهی نو باید گزید!
دهم دی‌ماه سال گذشته، اراده‌ای که پیشتر شکل گرفته بود تا جوهر این قلم در نقد مدیران نالایق اجرایی در کردستان را بخشکاند، بی هیچ پروایی از قانون، به شکلی آشکار رخ نمایی کرد و با زیر پا گذاشتن آنچه در ماده 4 قانون مطبوعات به صراحت آمده است، راقم این سطور را تهدید به برخورد کرد! (صوت و متن کامل مکالمات موجود است و در فرصتی مناسب منتشر می‌شود) صدالبته که حق پیگیری فشارهای اعمال شده در آن جلسه، در مراجع قضایی برای ما محفوظ است.
 
مرور آنچه در این چند ماه گذشت مقصود این مقال نیست، همان بس که سرانجام کار به جایی رسید که بنگاه اقتصادی محل خدمت را ترک کرده و خانه‌نشینی اختیار کنم (بخوانید مرخصی بدون حقوق).
 
مبارک باشد بر رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کردستان؛  مبارک باشد بر نماینده سنندج در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس؛ مبارک باشد بر مدیر کوتوله‌ای که برای ماندن در صندلی مدیریت به هر خفتی تن می‌دهد؛ مبارک باشد بر جماعت نفرت‌انگیزی که هنوز پرونده‌سازی برای منتقد را راه حل مشکلات کردستان می‌دانند؛ و سرانجام مبارک باشد بر رئیس شورای اداری کردستان که حالا کارش به جایی رسیده که یک مدیر دسته‌ چندم استان هم در کمال وقاحت، وقعی به دستورش نمی‌نهد!
 
ولی، این تازه شروع ماجراست! جماعتی که از ارتکاب زشتی‌ها و قبایح و مناهی در این استان مظلوم چیزی باقی نگذاشته‌اند باید منتظر پاسخ باشند؛ صاحب این قلم «اسماعیل زارعی‌کوشا» نیست که دست و پایش به زنجیر احتیاط بسته باشد؛ ملاک عمل برای ما کلام مولای متقیان(ع) است که نباید گستاخی را بی‌پاسخ گذاشت؛ «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ»؛ سنگ را از همانجا که آمده بازگردانید، چراکه شر و بدی را جز از همان طریق نمی‌توان دفع کرد. (نهج‌البلاغه، حکمت 306).
 
مخالفان نقد در کردستان گزینه خوبی برای چنگ و دندان نشان دادن انتخاب نکرده‌اند؛ به دو دلیل ساده! نخست آنکه سال‌هاست به این باور رسیده‌ام «گنج زر گر نبود کنج قناعت باقی‌ست» و دوم آنکه بلد نیستم بترسم!
 
از ساموئل بارکلی بکت (Samuel Barclay Beckett) نمایشنامه‌نویس و شاعر شهیر ایرلندی و برنده جایزه نوبل ادبیات پرسیدند چرا می‌نویسد، پاسخ داد: «چون فقط همین کار را بلدم»؛ ما هم نه قدرتی به امانت در اختیار داریم و نه می‌خواهیم چنین قدرتی داشته باشیم تا با سوء استفاده از آن به منکوب کردن اندیشه مخالف مبادرت کنیم و نه پرونده‌سازی بلدیم؛ کار ما نوشتن است؛ تاکنون اگر فقط فاش‌گویی کرده‌ایم از این پس افشاگری می‌کنیم؛ از آنچه این دولت در کردستان باید انجام می‌‌داد و نداد و آنچه نباید انجام می‌‌داد و داد!
 
افلاس اقتصادی و اجتماعی در کردستان نتیجه عملکرد کاربدستانی است که به وظیفه عمل نکرده و همواره با ترفندِ ناجوانمردانه قرار دادن مردم در برابر حاکمیت، از مهلکه جسته‌اند؛ جماعتی خودشیفته که خدا را بنده نبوده و برای رسیدن به مطامع نفسانی حد و مرزی برای خود قائل نیستند؛ به سراغ یکایک‌تان خواهیم آمد و با تاباندن نور به پستوهای‌ تاریک عملکردتان، ماهیت واقعی‌تان را برای مردم روشن خواهیم کرد؛ دشمنان رسانه منتقد خوب می‌دانند شهامت آن را داریم که حقیقت را قربانی مصلحت نکنیم؛ به راهمان ادامه می‌دهیم و باور داریم که پیروز این تقابل، ماییم.
 
روزی که استاندار دولت سیزدهم در کردستان نگاه مدیریت استان به حوزه رسانه را مبتنی بر «آزادی بیان و انعکاس نواقص و کاستی‌ها» اعلام کرد شاید کمتر کسی فکر می‌کرد رسانه‌ستیزترین مجموعه مدیریتی در کردستان در حال شکل‌گیری باشد؛ «سنت جاهلان است که چون به دلیل از خصم فرو مانند سلسله خصومت بجنبانند»؛ استاندار اگر از روند حاکم اطلاع ندارد، که استاندار نیست و اگر اطلاع دارد و سکوت کرده شریک قانون‌شکنان است.
 
صاحب این قلم مرتکب هیچ جرمی نشده است جز آنکه «جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد»! راه اصلاحات در کردستان از مسیر اصلاح مطبوعات استان می‌گذرد؛ باید عرصه را برای نوشتن علیه موجودات حقیری که به جان شرافت می‌افتند باز کرد؛ این جماعت به تعبیر جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، هوا را عَفِن و آب را ناگوار می‌کنند؛ باید منکوب‌شان کرد.
 
القصه؛ می‌گویند اولین اصل مبارزه پذیرش هزینه‌های مترتب بر آن است؛ پذیرفته‌ایم! در شرایط جدید تحمیل شده، نه تنها از نقد دولتمردان در کردستان کوتاه نخواهیم آمد که بر ابعاد آن خواهیم افزود؛ صاحب این قلم به آنچه تاکنون بر زبان رانده باور دارد و بر آن استوار است؛ راستی شنیده‌اید گالیله، اخترشناس، فیزیکدان و مهندس ایتالیایی که برخی او را یک همه چیزدان می‌شناسند، وقتی بر نظریه کوپرنیک صحه گذاشت و در مقابل دیدگاه کلیسا ایستاد که زمین را ساکن و خورشید را در حال حرکت پیرامون آن می‌دانست و ثابت کرد این زمین است که به گرد خورشید می‌چرخد به اتهام ادعای کارشناسی‌اش در دادگاه عوامان کلیسا محاکمه شد؛ گالیله هر چند مجبور شد ادعایش دائر بر گردش زمین به دور خورشید را پس بگیرد اما در پایان محاکمه عصایش را بر همان زمین کوفت و خطاب به آن گفت: تو می گردی!
 
فرید کریمی
 
کد مطلب : 387
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcbuzbfprhbw.iur.html
نام شما
آدرس ايميل شما

نظرات شما
۱۳
نظر
منتشر شده : ۳
در صف انتظار : ۰
غیر قابل انتشار : ۱۰
 
مگسی کجا تواند که بیفکند عقابی...
احمد رشیدی
بله درست گفتید ، پیروز این نبرد شمایید
اندکی صبر سحر نزدیک است
دوست
اخراج شدی😂