زمان انتصاب مدیرکل انتقال خون کردستان از دسترس موتورهای جستجوی وب خارج است؛ چند ماه قبل گفته بود کردستان تنها 14 تخت خونگیری دارد و این در حالی است که دوره مدیرکلی او از 14 سال گذشته است!
«با توجه به مشکلات زیاد استان ما وقتی برای از دست دادن نداریم کما اینکه مسئولی که وقت تلف میکند پستتر از ضدانقلاب است چراکه مسئولی که سر سفره نظام نشسته نباید با اهمال و فرصت سوزی، موجب عقب ماندگی در بسیاری از شاخصها شود... مدیریت مبتنی بر دانش و علم بدور از سلیقه میتواند گرهگشا باشد... کردستان نیازمند نگرش دانش مبنا برای حکمرانی و مدیریت است».
این جملات را پایگاه اطلاعرسانی استانداری کردستان، دو روز قبل از زبان «اسماعیل زارعیکوشا» نقل کرده است؛ با مرور این جملات و جملات دیگری از این دست که از قول نماینده عالی دولت سیزدهم در کردستان نقل شده این سؤال پیش میآید که آیا رویکرد حلقه نخست تیم مدیریتی همراه «زارعیکوشا» هم، چنین دیدگاهی را در عمل باور دارد یا خیر؟
اداره کل انتقال خون کردستان یکی از دستگاههای خدماترسان مرتبط با حوزه کاری معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار است؛ بعید است زمان دقیق انتصاب مدیر فعلی این اداره کل در خاطر هیچ کس جز خود او مانده باشد! حتی موتورهای جستجوی وب هم قادر به پیدا کردن تاریخ مذکور نیستند؛ اما بر اساس تتبع نگارنده و شواهد و قرائن به دست آمده از برخی اخبار، «محمدسعید کریمیان» به احتمال فراوان مدیر منصوب دولت «مهرورز» در زمان استانداری «اسماعیل نجار» است! اگرچه باورش بسیار سخت است اما هیچ واقعهای در حوزه مدیریتی کردستان غیرممکن نیست.
سندی در دست است که این فرد، اوایل دیماه 88 به عنوان مدیرکل انتقال خون کردستان با خبرگزاری ایسنا گفتوگو کرده است و این یعنی مدیرکلی دولتی در ایران و شاید کل پهنه گیتی یافت شده که سابقه هم رکاب شدن با 5 والی در طول 14 سال را دارد.
حال که سخن به 14 سال کشید بد نیست گریزی هم به تلخند ماجرا بزنیم؛ این مدیرکل بازمانده دولت «محمود»، چند ماه قبل در نشستی با خبرنگاران گفته بود «تنها 14 تخت خونگیری در کردستان وجود دارد»؛ اگر همه این 14 تخت را هم به نام دوره مدیریت او سند بزنیم به زبان ساده باید گفت جنابش در هر یک سال از دوره مدیریتش «یک» تخت خونگیری به استانی که مردمش در اهدای خون سرآمد کشور هستند، اضافه کرده است.
اینکه در سالهای گذشته تعداد تختهای بیمارستانی کردستان به صورت چشمگیری افزایش یافته موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد اما آیا به موازات این کار انتقال خون کردستان توانسته توازن را رعایت کند؟ کسی هست که ناتوانی مدیر این مجموعه را در آنچه شاهد هستیم انکار کند؟
درست است که مدیران ارشد اجرایی استان با هرآنچه در این رسانه طرح میشود سر ستیز و عناد دارند اما بهتر نیست این یک بار، کمی منصفانه به موضوع بنگرند؟ عالیمنصبان اجرایی استان فکر نمیکنند یک مجموعه خدماتی که 14 سال یک نفر سکاندارش باشد دچار کسالت و رخوت می شود؟ فکر نمیکنند که مدیرکل انتقال خون کردستان ابرمرد هم که باشد توانمندیهایش در طول 14 سال تخلیه شده است؟ اصلاً توانمندی به کنار فکر نمیکنید سخنان این فرد برای زیرمجموعهاش آنقدر تکراری شده که باید برایشان فکری کرد؟
شما اگر نمیخواهید به خودتان مربوط است؛ ما بنا داریم به استخدامها در این سازمان کوچک در این 14 سال مروری داشته باشیم؛ استخدام فراقانونی در این مملکت بیسابقه نیست؛ اگر در این سازمان هم در این سالها، خدای ناکرده خویشاوند همسر یا دامادی بدون آزمون استخدام شده باشد چه کسی باید پاسخگو باشد؟
تا جایی که ما میدانیم اداره کل انتقال خون کردستان در 14 سال گذشته تنها یک پروژه کلان (ساختمان شماره 2) داشته است؛ این پروژه بیسرانجام که از مصوبات سفر دوم هیئت دولت نهم! به کردستان است با لحاظ وظایف مهم آن اداره کل در زمان بحران و با لحاظ شرایط مرتبط با پدافند غیرعامل نمیتواند جز ابنیه فرسوده به شمار آید؟ ناتوانی مدیرکل در جذب اعتبار، چه میزان در ناتمام ماندن پروژه مؤثر بوده است؟
کسی نباید از این مدیرکل بپرسد در این 14 سال چند دستگاه خودرو به ناوگان اداره کل اضافه کرده است؟ آخرین خودرو در اختیار نقلیه این اداره کل مدل چه سالی است؟ در دوره مدیریت «محمدسعید کریمیان» چند دستگاه خودرو انتقال خون کردستان به فروش رفته است؟ برخی اطلاعات از واگذاری یک اتوبوس تیم سیار انتقال خون حکایت دارد؛ لازم نیست درباره صحت و سقم موضوع و دلایل واگذاری در صورت صحت مسئله، روشنگری شود؟
اگرچه این رسانه گوش شنوایی در مجموعه مدیریت ارشد اجرایی کردستان سراغ ندارد، اما هنوز به مطالبهگری با هدف تنویر افکار عمومی باور راسخ دارد؛ مسئله فراموش شده مدیریت در انتقال خون کردستان، تنها مشت نمونه خروار است و به زودی به رهاشدگی برخی دیگر از حوزههای مرتبط کاری با معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری کردستان خواهیم پرداخت.