جلسه طرح گردشگری صلوات‌آباد سنندج؛ توقع استاندار از مدیران برآورده نشد، عذر خبرنگاران را خواستند!
ماوقع جلسه پیرامون یکی از پروژه‌های سرمایه‌گذاری، نمونه‌ای از وضع مدیریتی اسف‌بار حاکم بر کردستان بود؛ وجه تأسف‌بارتر موضوع آنکه، استاندار بخشی از راه‌ برون رفت را بیرون راندن خبرنگار از جلسه دانست!
سومین جلسه کارگروه مدیریت جامع منابع طبیعی و گردشگری منطقه صلوات‌آباد سنندج امروز در حالی در استانداری کردستان برگزار شد که تعداد خبرنگاران حاضر در جلسه از تعداد انگشتان یک دست فراتر نبود!
 
بنای طرح این مسئله، ابداً حاشیه‌سازی نیست؛ موضوع، دفاع از اخلاق و حریم صنفی است؛ استاندار کردستان قبل از شروع یک جلسه باید از کیفیت کار مدیران منصوبش مطلع باشد و پیش از زمان برگزاری، مانع دعوت نمایندگان افکار عمومی شود؛ ابداً شایسته نیست که نماینده عالی دولت در استان دل سوزاندن برای برخی از مدیران اجرایی که در سراشیبی اضمحلال و بی‌آیندگی در حرکت‌اند را در بی‌حرمتی به خبرنگار ببیند؛ نهایت کار خبرنگار چیزی جز ارائه یک نقد نیست؛ دلسوزانه و غیردلسوزانه بودنش هم چندان تفاوتی نمی‌کند؛ چرا باید استاندار کردستان کاری کند که کسی فکر کند در این استان خبرنگار را فقط برای مجیزگویی می‌خواهند؟
 
جناب استاندار! ایمانوئل کانت (به آلمانی: Immanuel Kant) فیلسوف سرشناس آلمانی در عصر روشنگری و معلم اخلاق غربیان، عبارتی عمیق و دقیق دارد؛ بیایید با هم مرور کنیم؛ «عصر ما به درجه‌ای چشم‌گیر، عصر نقد است و تمامی امور باید خود را تسلیم آن کنند؛ حکومت‌ها از طریق عظمت و اقتدارشان ممکن است بکوشند خود را از محک نقد برهانند اما در این صورت، دیدگان مظنون همگان را به سوی خود جلب خواهند کرد و لذا نمی‌توانند مدعی آن احترام صادقانه‌ای شوند که عقل آن را تنها به آنچه از پس آزمون وارسی آزاد و بی‌قید برمی‌آید، ارزانی دارد».
 
آقای زارعی‌کوشا! جلسات‌تان ارزانی خودتان و مدیران باکفایت‌تان! کف‌گیر این رویکردهای ناصواب دیری هست که به ته دیگ خورده است؛ چنین بدویتی هرگز شایسته شما که همواره از مدنیت گفته بودید، نبود! اگر برای جلسات فاقد خروجی‌تان قربانی لازم دارید، خبرنگار منتقد گزینه‌ای مناسب نیست!
 
مَبین حقیر گدایانِ عشق را کاین قوم      
شهان بی‌کمر و خسروان بی‌کُلَهند
 
اما بعد؛ مدیرکل منابع طبیعی کردستان مرتکب گناهی کبیره شده! و طرحی پیشنهاد داده و طرح در شورای برنامه‌ریزی مصوب شده است؛ حالا اگر آن مدیرکل بینوا در باتلاق خودساخته فرو رفته و برخی دیگر از مدیران به جای کمک در راستای نجات، ریشخندش می‌کنند، خبرنگار چه گناهی دارد؟
 
اگر مدیرکل منابع طبیعی از یک سو لنگ برق کانکسی است که در صلوات‌آباد مستقر کرده و از سوی دیگر تداخلات و تعارضات و تصرفات دمار از روزگارش درآورده، استاندار باید برای حمایت از او آستین بالا بزند یا عذر خبرنگار را بخواهد؟
 
معاون عمرانی استاندار کردستان چون اهل سیاسی‌کاری نبوده و نیست در جلسه سراسر خسران امروز، در کمال صداقت اعلام کرد: «یکی از مشکلاتی که با آن مواجه هستیم این است که مباحثی که دوستان در حضور استاندار و در جلسات مطرح می‌کنند با آنچه در میدان و در جلسات کارگروه تخصصی بیان می‌شود متفاوت است»؛ درد استان اینهاست نه حضور خبرنگار در جلسات!
 
گیرم که استاندار کردستان موفق شد همه جلساتش را هم در خفا برگزار کند، با مدیرکل میراث فرهنگی‌ا‌ش چه می‌کند؟ مدیرکل محترمی که پس از طرح خرواری مسائل ریز و درشت در یک جلسه، وقتی لب به سخن باز می‌کند، چنین می‌گوید: «مشاور دفتر محلی خود را تجهیز کند؛ مشاور تاکنون نتوانسته آنچنان که باید کار را پیش ببرد، من فکر می‌کنم مشکل اصلی در همین موضوع باشد»؛ راستی؛ نگارنده فکر می‌کند که او به هرچه فکر کرده باشد به آنچه در جلسه اخیر گفت، فکر نکرده است!
 
تا فراموش نکرده‌ام بخشی از اظهارات مدیرکل راهداری استاندار کردستان را هم در جلسه فوق‌الذکر مرور کنم؛ ‌«برای پیدایش یک پروژه ما مطالعات نیاز داریم، سه مرحله مطالعه وجود دارد؛ یکی فاز شناخت است، یک مرحله مطالعات پایه است و بعد فاز دو؛ خروجی چند جلسه این بوده که با وجودی که مطالعات شناخت و پایه را انجام نداده‌ایم وارد فاز اجرا شویم»؛ غریبه اگر این سخنان پرطمطراق را بشنود فکر می‌کند امورات در راهداری و حمل و نقل جاده‌ای کردستان عین ساعت می‌‌چرخد!
 
تکمله؛ درست است که من امروز محرم پرده آخر دورهمی استاندار و مدیرانش نبودم؛ ولی یادمان باشد و یادشان باشد در آینده‌ای دور یا نزدیک، «اسماعیل زارعی‌کوشا» استاندار سابق کردستان است و من همچنان خبرنگار می‌مانم بدون قید «سابق»! البته به شرط بقای عمر، که این روزها، مرگ از هر چیزی به هر کسی نزدیک‌تر است!
 
فرید کریمی
 
کد مطلب : 433
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcd2s0o6yt0s.a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما