«انور رشیدی» و «فرزاد زارعی» که روزی «احقاق حقوق مردم و شهروندان» را مستمسک طرح سؤال از شهردار وقت سنندج کرده بودند، حالا حاضرند به احترام شعور شهروندان به همان سؤالات پاسخ دهند؟!
پاییز سال 1399 بود که «سیدانور رشیدی» و «فرزاد زارعی» با ادعای «تلاش بر احقاق حقوق شهروندان سنندج» ساز مخالفت با «حشمتاله صیدی»، شهردار وقت سنندج را کوک کرده و تا استیضاحی نافرجام هم پیش رفتند؛ با توجه به حمایت بیچون و چرای استاندار وقت و اکثریت اعضای دور پنجم شورا از «صیدی»، نتیجه استیضاح از قبل معلوم بود؛ صاحب این قلم اطمینان دارد آن استیضاح نمایشی هیچ ثمری برای مردم نداشت اما اینکه دستاوردی هم برای سائلان نداشته را نمیتوان با اطمینان گفت! بماند...
دو استیضاح کننده شهردار سابق سنندج حالا شهردار و عضو شورای شهر هستند و معقولترین ابزار برای نقد عملکردشان، قرار دادن این دو نفر در برابر همان سؤالاتی است که خطاب به شهردار سابق سنندج طرح کردند؛ «رشیدی» و «زارعی» مکلف به محترم شمردن شعور شهروندان هستند و راهش هم پاسخگویی به رسانه منتقد به عنوان نماینده حداقل بخشی از افکار عمومی است؛ این دو به تکلیف عمل میکنند یا نه موضوع دیگری است و قضاوت نهایی هم با مردم است.
بنا بر تطویل نوشتار نیست؛ بخشی از متن سؤال پنجم «انور رشیدی» و «فرزاد زارعی» از «حشمتاله صیدی» را مرور میکنیم: «شهرداری مکلف است در راستای حقوق شهروندی و بر اساس متون قانونی موجود، نسبت به رعایت حق و حقوق شهروندان بر اساس وظیفه اقدام نماید و یکی از مباحثی که در این راستا باید رعایت شود حق استفاده شهروندان محترم از معابر شهری با آرامش خاطر است».
مقارن ظهر روز گذشته صدای آژیر آمبولانس فوریتهای پزشکی که در پیاده راه فردوسی سنندج و از سمت میدان آزادی به سمت میدان انقلاب در حرکت بود توجه عابران و کسبه را به خود جلب کرد؛ پیرمردی که «انور رشیدی» و «فرزاد زارعی» پاییز سال 1399 با دستاویز قرار دادن حقوق شهروندی و متون قانونی حق استفاده از معابر شهری با «آرامش خاطر» را برایش محترم شمرده بودند قربانی بیمسئولیتی شده بود؛ به گفته شاهدان عینی پای پیرمرد لابلای میلگردهای رها شده در سطح معبر گیر کرده و این اتفاق سبب شده بود وی تعادل خود را از دست داده و به زمین بیافتد؛ سر و صورت خونین پیرمرد، خون جاری شده وی بر سطح پیادهراه، گردن آتلبندی شدهاش توسط پرسنل زحمتکش اورژانس و ادعاهای دو سال قبل «رشیدی» و «زارعی» را اگر کنار هم بگذاریم چه باید بگوییم؟ اصلاً چه میتوان گفت که حق مطلب ادا شود؟ راستی فرماندار سنندج و رسانه بیاعتباری که ترمیم ترک یک دیوار در سنندج را هم به عنوان عملکرد شهردار در بوق و کرنا میکند کجا هستند؟ صدا و سیمایی که برای نمونه، در آخرین بخش خبری روز گذشته خود، دو و نیم دقیقه زمان به پخش رپورتاژ برای شهرداری سنندج اختصاص داده بود در قبال زخمهایی که بر اثر بیکفایتی مدیریت شهری بر تن سنندج عارض شده احساس مسئولیت نمیکند؟
امیدی به انجام وظایف نظارتی توسط اعضای دور ششم شورای شهر سنندج نیست؛ مدیر کل دفتر امور شهری و شوراها استانداری کردستان هم که همان مدیر منصوب دولت بنفش است و به همین دلیل هم نمیتوان از او انتظار گرهگشایی در امور داشت و ظاهراً دولت هم نیازی به تغییرش نمیبیند تا امیدی به آینده باشد! اگرچه یکی از نمایندگان فعلی سنندج بهحق منتقد عملکرد شهردار سنندج است اما دیگر نماینده سنندج در سمت مقابل ایستاده و کمترین اهمیتی برای خواست شهروندان منتقد عملکرد شهرداری قائل نیست! و همه اینها یعنی منافع مردم کمترین اهمیت را در معادلات مرتبط با حوزه مدیریت شهری سنندج دارد.
با همه این اوصاف، عملکرد شهردار و شورای اسلامی شهر سنندج شایسته نقد است و این کار در سال جدید یکی از اولویتهای این رسانه است که با جدیت در دستور کارمان قرار دارد و به هیچ قیمتی از آن کوتاه نخواهیم آمد؛ روزه سکوت درباره عملکرد نامطلوب شهردار و شورای شهر سنندج سهم این قلم نیست، خیلی حرفها هست که باید گفت!