«اسماعیل زارعیکوشا» ماههاست معرکه میگیرد تا خودش را «مردمیترین استاندار» بنامد؛ میزان مشارکت مردم کردستان ثابت کرد «به زور و زر میسر نیست این کار»؛ «پوپولیستترین استاندار» صدای مردم را شنید؟!
صاحبنظران بر این باور هستند که پوپولیست یا همان اقدامات عوام گرایانه را میتوان در قالب اموری ارزیابی کرد که به دنبال رضایت عمومی و جلب پشتیبانی و حمایت مردم در حوزههای مختلف است که از این مسیر سیاستمداران میتوانند به اهداف و خواستههای سیاسی، حزبی و گروهی نائل شوند.
استاندار کردستان ماهها با همفکری و همراهی شعبدهبازان و تردستان سیاسی و صدالبته با نقشآفرینی کاسبان آبروباخته حوزه رسانه تلاش کرد این پیام را به بزرگان دولت سیزدهم مخابره کند که محبوب مردم کردستان است اما واقعیت انتخابات 11 اسفند همه آنچه را او رشته بود پنبه کرد.
یک هفته از انتخابات گذشته است؛ آنچه مردم رقم زدهاند «اسماعیل زارعیکوشا» و چاکران را در بهت و سکوت فرو برده است، اعتراض به نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در هر 5 حوزه انتخابیه استان، بیسابقه است؛ میزان مشارکت مردم در انتخابات آنهایی را که در این دو سال جز پرگویی و حرفدرمانی چیزی در انبان نداشتند، آچمز کرده است؛ کجاست نتیجه آن محبوبیت کذایی ادعایی استاندار؟ کجاست آن رضایت مردم از عملکرد نخستین نماینده عالی دولت سیزدهم در کردستان؟
کردستان با مشارکت 30 درصدی در انتخابات یازدهم اسفند استان سیام کشور در میزان مشارکت است و تنها در یک استان کشور (البرز)، میزان مشارکت مردم در انتخابات از کردستان کمتر است؟ کسی نمیخواهد دلیل این امر را برای افکار عمومی توضیح دهد؟
نگاهی به مشارکت مردم در برخی استانها، تنها راه فرار به جلو را بر روی استاندار کردستان بسته است؛ اگر «اسماعیل زارعیکوشا» بخواهد مشارکت 30 درصدی مردم کردستان در انتخابات اخیر را به مسائل سال گذشته ربط دهد لابد باید توضیح دهد چرا مشارکت در سیستان و بلوچستان 13 درصد بیشتر از کردستان (43 درصد) بوده است؟ اگر «زارعیکوشا» بخواهد با دستاویز قرار دادن مسائل سال گذشته از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند حتماً کسی از او سؤال خواهد کرد که چرا در استان آذربایجان غربی مشارکت در انتخابات 16 درصد بیشتر از کردستان (46 درصد) بوده است؟ غیر از این است؟!
وقتی در استانی، تصاویر حضور مدیرکل استاندارد در یک جلسه انتخاباتی منتشر میشود و همین مدیرکل در مصاحبه با رسانهها کاندیدا معرفی میکند و استاندار به جای برخورد با متخلف، وعده بررسی میدهد و هیچ اتفاقی هم نمیافتد طبیعی نیست که مردم از حضور در پای صندوق رأی دلسرد شوند؟
کردستان استانی است که استاندارش با وجود گذشت دو سال و نیم از عمر دولت سیزدهم، از تعیین یک مدیرکل اقتصادی عاجز مانده و معاونت اقتصادیاش هنوز بوسیله سرپرستی ناتوان از انجام وظیفه اداره میشود؛ ادارات کلی چون امور اجتماعی استانداری و ورزش و جوانان که با توجه به جامعه مخاطب اعم از سمنها و جوانان میتوانستند زمینهساز افزایش مشارکت باشند یا در چنبره مدیران دولت سابق بودند یا به دست سرپرستانی ناکارآمد اداره میشدند و همه این عوامل در میزان مشارکت حداقلی مردم کردستان در انتخابات نقشآفرین بودند.
استانی که در دو سال گذشته به واسطه بیکفایت بودن استاندارش بارها و بارها در شاخص فلاکت، تورم، بیکاری، آمار چکهای برگشتی، سرانه تسهیلات دریافتی از سیستم بانکی و محیط کسب و کار یا بدترین وضعیت را در کشور داشته یا در شمار استانهای با بدترین وضعیت بوده و استاندارش به جای چارهاندیشی برای حل بحران به روستاگردی بینتیجه و قهوهخانهنشینی روی آورده، باید هم استان یکی مانده به آخر در میزان مشارکت در انتخابات باشد؛ شاید بشود با لشکرکشی و جنگ روانی و حقههای رسانهای سران دولت سیزدهم را دچار اشتباه محاسباتی کرد اما تضمینی وجود ندارد که حوادث دنیا همیشه به کام صاحبان قدرت و ثروت باشد.
از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
پیام مردم کردستان در انتخابات یازدهم اسفندماه با صدایی رسا به سران دولت سیزدهم مخابره شد؛ به چشم بر هم زدنی زمان انتخابات ریاست جمهوری فرا خواهد رسید؛ دولت سیزدهم اگر به سوءمدیریت اجرایی در کردستان پایان ندهد، در انتخابات دو سال دیگر، پاسخی به مراتب محکمتر از انتخابات اخیر دریافت خواهد کرد؛ میگویند کسانی که در ساحل دریا خفتهاند اگر با صدای امواج بیدار نشوند، صدای توفان آنها را بیدار خواهد کرد.