زخمهای مزمن اقتصاد کردستان در دوره زعامت «زارعیکوشا» عمیقتر شده و تنها مرهم، قدرتمند کردن نظام اداری و اجرایی است نه پوپولیسم؛ این استاندار نقشه راه ندارد؛ او بیش از مردم کردستان نیازمند کمک است!
خواجه نظامالدین عبیدالله، معروف به عبید زاکانی، شاعر، نویسنده و لطیفهپرداز خوش ذوق سده هشتم هجری که اوضاع آشفته روزگار خود را بر نمیتافت و تزویر و ریاکاری حاکمان را در آثارش به تصویر میکشید در رساله دلگشا حکایتی طنزآمیز با این مضمون نقل کرده است: «درویشی به در خانهای رسید، پاره نانی بخواست، دخترکی در خانه بود، گفت: نیست؛ گفت: چوبی هیمهای، گفت: نیست؛ گفت: پاره نمک، گفت: نیست؛ گفت: کوزه آب، گفت: نیست؛ گفت: مادرت کجاست؟ گفت: به تعزیت خویشاوندان رفته است؛ گفت: چنین که من حال خانه شما میبینم ده خویشاوند دیگر میباید که به تعزیت شما آیند»!
حکایت نخستین استاندار دولت سیزدهم در کردستان است؛ چند هفتهای میشود که «اسماعیل زارعیکوشا» مشکلات کلان عدیده خود را رها کرده و به دنبال یافتن مشکلات خُرد مردم، عازم این روستا و آن روستا میشود! با آنچه که آمار و گزارشهای مراجع ذیصلاح روایت میکنند بهتر نیست نماینده عالی دولت سیزدهم در محل کارش بنشیند تا دیگرانی برای حل مشکلات او، به دیدارش بیایند؟
جمعه، 22 دیماه بود که به او و منصوبانش یادآوری کردیم که کردستان در جمع 5 استان با شاخص فلاکت بالای 60 واحد در پاییز 1402 قرار گرفته است؛ شنبه، شانزدهم دیماه بود که بدتر شدن جایگاه کردستان در نرخ بیکاری در مقایسه با سایر استانها، در دو سال استانداری «زارعیکوشا» را به جنابش یادآوری کردیم؛ جمعه، 8 دیماه صدرنشینی کردستان در تورم نقطه به نقطه مواد خوراکی در آذرماه 1402 را از قول مرکز آمار نقل کردیم؛ هدف نمیدانم، اما مگر این استاندار نقشه راهی برای حل این معضلات دارد؟ کسی برنامهای سراغ دارد که استاندار یا رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان برای تحقق کاهش نرخ بیکاری و تورم یا پایین کشیدن استان از صدر جدول شاخص فلاکت کشور، ارائه داده باشند؟
همین چند روز پیش، بانک مرکزی تازهترین گزارش کل مانده تسهیلات و سپردههای ریالی و ارزی بانکها و مؤسسات اعتباری به تفکیک استان را منتشر کرد؛ بد نیست با استناد به همین گزارش که به نوعی به سفرهای نمایشی «زارعیکوشا» به روستاها هم ارتباط پیدا میکند، چند سؤال خطاب به نخستین استاندار غیرپاسخگوی دولت سیزدهم در کردستان مطرح کنیم.
بی هیچ تردیدی شمار قابل توجهی از درخواستهای روستائیان بینوایی که دور استاندار و همرکابان حلقه میزنند درخواست دریافت تسهیلات بانکی است؛ غیر از این است جناب استاندار؟ ایضاً بعید نیست بخشی از مصوبات سفرها ـ اگر مصوبهای در کار باشد ـ متکی بر تسهیلات بانکی است؛ از کدام منابع؟! از محل مصوبه بر زمین مانده «انتقال تمام حسابهای واحدهای تولیدی، معدنی، کشاورزی صنعتی و خدماتی مستقر در استان کردستان، به بانکهای سطح استان»؟
شاید استاندار کردستان بی خبر باشد ولی واقعیتی که تازهترین گزارش بانک مرکزی فاش کرده این است که مبلغ سپردههای بانکی در کردستان در آذرماه امسال نسبت به آبانماه حدود 2300 میلیارد ریال کاهش داشته است؛ متوجه شدید چه اتفاقی افتاده جناب «زارعیکوشا»؟ میبینید چطور بانکهای استان به خاک سیاه نشستهاند؟ کدام مدیران بیعرضه شما مسئول پیگیری انتقال حسابهای یقهسفیدها به داخل استان و اجرای مصوبات چهارمین جلسه شورای برنامهریزی و توسعه کردستان هستند؟ اولویت این مدیران روستاگردی است یا انجام وظایف کلان بر زمین مانده؟
کسی میتواند انکار کند که سفرهای استاندار بار مالی دارد؟ نباید «زارعیکوشا» به مردم توضیح دهد هزینه لشکرکشیهای او به روستاهای کردستان از کجا تأمین و پرداخت میشود؟ هزینه غذا و پول بنرهای خوشآمدگویی به استاندار و همراهان در این سفرهای تبلیغاتی از کدام منبع بیتالمال پرداخت میشود؟
و نکته دیگر؛ آغاز این سفرها، کمتر از دو ماه مانده به انتخابات مجلس شائبه تبلیغاتی بودن آنها را تقویت کرده است؛ بویژه آنکه در این سفرها حضور وکیلالدولهها پررنگ بوده است! اشکالی ندارد اگر «اسماعیل زارعیکوشا» به عنوان یک شخص حقیقی دوست داشته باشد فردی وکیل او در خانه ملت باشد اما اگر بنا بر تبلیغات انتخاباتی است او باید اول قبای استانداری را از تن خارج کند و بعد در رکاب افراد مورد علاقهاش عازم تبلیغات پیش از موعد شود!
القصه؛ به زعم راقم این سطور «اسماعیل زارعیکوشا» هیچ برنامهای برای اداره کردستان ندارد؛ کسی که دو سال پس از انتصابش در مسئولیت استانداری نتوانسته باشد برای نمونه یک مدیرکل اقتصادی منصوب کند اصلاً نه درکی از برنامه دارد و نه درکی از تبعات شکست در پیشبرد مسئولیت؛ فعلاً به نظر میرسد او بیش از آنکه به دنبال حل مسئله باشد در پی برانگیختن احساسات مردم با کارهایی پوپولیستی چون پوشیدن لباس کُردی و ثبت تصویر با دردمندان ساکن در روستاهای کردستان است!
جناب آقای کریمی بنده از بیرون از استان مطالب شما و خبر های استان را دنبال می کنم. استاندار شما مصداق بارز این شعر شیخ اجل شده اند که می فرماید:
خواجه در بند نقش ایوان است
خانه از پایبند ویران است
برادر من این استاندار به نظرم خودشان متوجه خرابی اوضاع هستند که اگر هم نبودند حتی با کمترین سطح از آگاهی، تا الان با تحلیل های آماری شما متوجه اوضاع شده اند از این جا به بعد دیگر مطمئن باشید نمیخواهند بفهمند و از قدیم گفته اند خواب زده را نمی شود بیدار کرد!
به قول سنایی:
خفته بیدار کردن آسان است
غافل و مرده هر دو یکسان است
خلاصه که خفته نیست برادر تلاش نکن بیدارش کنی خواب زده و غافل است، بگذار حداقل با تیمشان کمی کردستان را در اندک صباحی که هستند بگردند، انقدر لذت سفرها رو از دوستان نگیر...