رئیس جمهور در کردستان مستند به اطلاعات ارائه شده استاندار، آمار بیکاری تابستان امسال نسبت به یک دهه گذشته را کاهشی اعلام کرد؛ ارائه آرزوهای استاندار به جای آمار فقط دولت را دچار اشتباه محاسباتی میکند.
«در استان کردستان آماری که از استاندار گرفتم آن است که تابستان امسال نسبت به ۱۰ سال گذشته وقتی آمار میگیریم آمار بیکاری تابستان امسال نسبت به ۱۰ سال گذشته کاهشی است».
این جملات بخشی از اظهارات سیدابراهیم رئیسی در سفر اخیر هیئت دولت به کردستان، در جمع مردم سنندج بود؛ رئیس جمهور در سخنانش منبع دریافت اطلاعات خود درباره بیکاری کردستان را نماینده عالی دولت در استان معرفی کرد؛ اما حالا مشخص شده بر اطلاعات ارائه شده توسط «اسماعیل زارعیکوشا» به رئیس دولت از دو بعد، ایراد اساسی وارد است؛ اول آنکه کاهشی بودن 10 ساله حقیقت ندارد و دوم آنکه، وقتی کاهش مقایسهای نرخ بیکاری در نتیجه کاهش نرخ مشارکت اقتصادی باشد، چیزی برای مباهات وجود ندارد.
در باب ادعای استاندار کردستان مبنی بر کاهشی بودن نرخ بیکاری تابستان امسال نسبت به 10 ساله گذشته، آن هم بدون در نظر گرفتن نرخ مشارکت اقتصادی، باید یادآوری کرد در تابستان 93 نرخ بیکاری 8.7 درصد یعنی کمتر از تابستان 1402 بوده است؛ حال اگر تابستان 94 مبنای مورد نظر زارعیکوشا بوده باشد که هست، باید پرسید چطور فاصله سال 1394 تا 1402 میشود 10 سال؟
قابل باور نیست استاندار این اطلاعات را هم از تیم اقتصادیاش گرفته و به رئیسجمهور منتقل کرده باشد! اعضای تیم اقتصادی زارعیکوشا هرچقدر هم ناتوان باشند میتوانند که فاصله 1394 تا 1402 را با انگشتان دو دست بشمارند و پی ببرند که این فاصله 8 میشود نه 10، نمیتوانند؟! یادمان هست همان هفتههای ابتدایی انتصاب زارعیکوشا میگفتند استاندار حسابداری خوانده و مسلماً برای یک کارشناس حسابداری با سابقه او، محاسبه اینکه فاصله سال 1394 تا 1402 چقدر میشود نباید کار دشواری باشد؛ غیر از این است؟ پس زارعیکوشا این 10 سال را از کجا آورده است؟!
اما بعد؛ کسانی که با الفبای آمار آشنایی دارند میدانند که مرکز آمار ایران زمانی که گزارشها یا چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار را منتشر میکند نرخ بیکاری و نرخ مشارکت اقتصادی را در قالب جداول مشترک منتشر میکند؛ به عبارت سادهتر، سخن گفتن از بیکاری در شرایطی پایه علمی دارد که دادههای نرخ بیکاری در کنار اطلاعات نرخ مشارکت اقتصادی مبنای تفسیر قرار گیرد؛ اگر کسانی به اشتباه تصور میکنند که نرخ بیکاری از نسبت جمعیت بیکار به کل جمعیت به دست میآید، جناب استاندار لابد باید بداند که در محاسبات اقتصادی کشور، نرخ بیکاری از نسبت جمعیت بیکاران به جمعیت فعال اقتصادی به دست میآید، از همین رو برای بررسی نرخ بیکاری، تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی نیز باید لحاظ گردد و او بیتردید تغییرات نرخ مشارکت را در آماری که به رئیسجمهور داده، لحاظ نکرده است.
به نظر میرسد با یک مقایسه آماری ساده موضوع روشنتر خواهد شد؛ این روزها مقارن با دومین سالگرد آغاز بکار «اسماعیل زارعیکوشا» در سمت استاندار کردستان است؛ بد نیست وضعیت بیکاری در استان را با همین ایام در دولت قبل مقایسه کنیم؛ پاییز سال 98 که «بهمن مرادنیا» دومین سال استانداری خود در کردستان را تجربه میکرد با انتشار آمار جمعیت کار تابستان 98 مشخص شد نرخ بیکاری 12.2 درصد و نرخ مشارکت اقتصادی 48.1 درصد بوده است؛ اما در تابستان 1402 درگاه ملی آمار، نرخ بیکاری در کردستان را 8.8 درصد و نرخ مشارکت اقتصادی را 44.2 درصد اعلام کرده است.
درست است که با یک تفریق ساده میتوان گفت نرخ بیکاری در تابستان دومین سال روی کار آمدن دولت سیزدهم در کردستان نسبت به دومین سال روی کار آمدن دولت دوازدهم در استان 3.4 درصد کاهش یافته است اما مگر میشود کتمان کرد که در همین بازه مقایسهای، نرخ مشارکت اقتصادی 3.9 درصد کاهشی بوده است؟
با این تفاصیل جناب استاندار فکر نمیکند کاهشی بودن نرخ بیکاری کردستان در تابستان امسال لزوماً به معنای ایجاد اشتغال در این استان نیست؟ اگر احیاناً کسی به زارعیکوشا در این باب مشورت داده چطور فراموش کرده به استاندار بگوید چه بسا این کاهش نرخ بیکاری در تابستان 1402 نشانه ناامیدی جویندگان کار باشد؟ کجای دنیا به کاهش نرخ بیکاری که نتیجه کاهش نرخ مشارکت اقتصادی باشد، افتخار میکنند؟ شاید استاندار بخواهد آرزوهایش در قالب خبر به دولت و مردم منعکس شود ولی آیا لازم نیست بین آرزوها و واقعیتها یک تناسب حداقلی وجود داشته باشد تا آنچه به افکار عمومی تزریق میشود اندکی باورپذیر باشد؟ فراتر از اینها او نباید در کنار پرداختن به آرزوهایش به فکر آبروی رئیس دولت هم باشد؟
استاندار و تیم اقتصادی کارنابلدش بهتر است از این پس بدانند یکی از مهمترین عواملی که نرخ بیکاری تابستان امسال را نسبت به مدت مشابه سال دوم دولت دوازدهم تقلیل داده، کاهش نرخ مشارکت اقتصادی بوده به این معنی که بخشی از جمعیت فعال کشور در این مدت به خیل جمعیت غیرفعال پیوستهاند و همین مسئله باعث بهبود ارقام شده است؛ خدا بر درجات اخروی میرزا حبیبالله متخلص به «قاآنی شیرازی» بیافزاید؛ بیمناسبت نیست استاندار کردستان را در باب آنچه نقل شد به شاهبیت قصیده معروف شاعر ارجاع دهم:
تا نشان سم اسبت گم کنند
ترکمانا نعل را وارونه زن
زارعیکوشا را پس از سفر رئیسجمهور، رهروی سرگشته در مسیر پایان میبینم اما او تا روزی که از سمتش عزل میشود شرعاً و قانوناً مکلف به پیگیری امور استان و انجام وظایف استانداری است؛ حدود سه هفته از سفر رئیسی به کردستان میگذرد، نماینده عالی دولت در استان به مردم توضیح دهد تشکیل کارگروهی که رئیسی دستور تشکیل آن را داد و قرار بود راهکارهای رفع مشکل بیکاری نیروهای تحصیلکرده این استان را بررسی و در این زمینه راهکار ارائه دهد، به کجا رسید؟
رئیس جمهور در نشست شورای برنامهریزی و توسعه کردستان پس از روشنگری «سیدمهدی فرشادان» درباره واقعیت آمار بیکاری استان مستند به اطلاعات مرکز آمار و بیتوجه به مدح و ثنای استاندار توسط دیگر نماینده سنندج، دیواندره و کامیاران، تصریح کرد: «ما باید برای استان کردستان یک کار ویژه انجام دهیم؛ برای مسئله اشتغال بویژه تحصیل کردهها؛ اشتغال مسئله مهم ماست؛ ما نمیتوانیم از کنار مسائل عبور کنیم؛ بنای این دولت این نیست که از کنار چالهها عبور کند بدون آنکه برای آن چاره اندیشی کند؛ حتماً ما باید برای چالهها چارهاندیشی کنیم؛ نگاه درست آن است که باید حتماً مسئله را شناخت و آن را در این دولت حل کرد؛ باید مشکل را از پیش پای مردم برداشت».
رئیسی واقعبینانه، به جای سپردن مسئولیت کارگروه به استانداری که نقشی غیرقابل انکار در رقم خوردن وضعیت اسفبار اقتصادی کنونی استان داشته، مسئولیت کارگروه را به معاون اجرایی خود سپرد و استاندار را هم به عضویت کارگروه مفتخر کرد.
مردمی که این روزها گروگان استاندار و تیم اقتصادی شکست خورده او هستند منتظر اجرای دستور رئیس جمهور و تشکیل کارگروه وعده داده شده، ماندهاند؛ باید دید «اسماعیل زارعیکوشا» توان پیگیری این وعده را دارد یا از انجام این کار هم عاجز است!