دو قطبی کردن فضای کردستان، آخرین میخ بر تابوت استانداری «زارعی کوشا»
استانداری که به فصل پاسخ‌گویی رسیده ظاهراً قصد دارد با حاشیه‌سازی و دوقطبی کردن فضای استان ناکامی‌های اقتصادی خود و تیمش را لاپوشانی کند؛ تلاشی عبث که اگر لطیفه نباشد قطعاً خودفریبی است.
«اسماعیل زارعی‌کوشا»، بخوانید «استاندار سرزمین جشن و جشنواره»؛ زمانی که دولت سیزدهم سکان هدایت استانداری کردستان را به او سپرد، کم نبودند کسانی که در توانایی این جوان سرد و گرم نچشیده برای رساندن جایگاه استان به جایی که شایسته آن است، تردید جدی داشتند.
 
استاندار مأخوذ به حیا اما ناکارآمد در دومین سالگرد انتخابش به عنوان نماینده عالی دولت در کردستان، وارد دوره‌ای شده که به باور این قلم نقطه آغاز دوره‌ای است که به پایان کار او منجر خواهد شد؛ اما چرایی پایان کار او در مسند استانداری را شاید بتوان در حکایتی از کتاب پندآموز «کلیله و دمنه» جستجو کرد.
 
بخشی از حکایت مذکور وصف کسی است که «کار او را استقامتی صورت نبندد و مدت عمل او را دوامی و ثباتی ممکن نگردد» و در تبیین دلیل امر چنین آمده است: «هم دوستان سپر معادات و مناقشت در روی کشند و هم دشمنان از جان او نشانه تیر بلا سازند؛ دوستان از روی حسد در منزلت، مخاصمت اندیشند و دشمنان از جهت یکدلی و مناصحت، مناقشت کنند، و هرگاه که مطابقت دوستان و دشمنان به هم پیوست و اجماع بر عداوت او منعقد گشت البته ایمن نتواند زیست، و اگرچه پای بر فرق کیوان نهاده‌ست جان به سلامت نبرد».
 
زمانی که «زارعی‌کوشا» استاندار شد هم مخالفان سرسختی داشت و هم موافقان قدرتمندی؛ تقابل این دو دسته طبیعتاً تا زمان پایان رسمی کار او در کردستان تداوم دارد؛ آنچه این روزها سرعت نزدیک شدن استاندار جوان به نقطه پایان را بیشتر کرده اجماع همراهان ناهمدل او با مخالفانش است؛ تحریک گسل‌های قومی و مذهبی در کردستان بازی خطرناکی است که «زارعی‌کوشا»، دانسته یا نادانسته به آن وارد شده است.
 
بزرگترین مشکل «زارعی‌کوشا» در این دو سال آن بود که نخواست به واقعیت تن بدهد؛ او دو سال فرصت برای اصلاح امور استان بویژه در حوزه مهم اقتصادی را از دست داده و حالا به جای پذیرش ضعف‌ها، به دنبال جریان‌سازی برای پوشش ناکارآمدی است؛ مشاوران زارعی‌کوشا او را به لبه پرتگاهی کشانده‌اند که سقوط از آن نه تنها به استانداری او که به عمر کوتاهش در سپهر سیاسی این مملکت پایان خواهد داد.
 
جشن انار در روستای ده‌له‌مرز سروآباد یکی از آخرین سلسله برنامه‌های زارعی‌کوشا برای دوقطبی کردن فضای جامعه بود که برایش گران تمام شد؛ امام جمعه مرکز شهرستانی که جشن هه‌لپرکی را با حضور استاندار برپا کرد گویا از نحوه برگزاری جشنواره انتقاد کرده و به تسنیم گفته «این هنجارشکنی بسیار ناخوش بود، نباید چنین اتفاقاتی رخ می‌داد، باید قبل از برگزاری و از اول، حفظ چارچوب‌ها در نظر گرفته می‌شد».
 
آشی که زارعی‌کوشا در کردستان پخته آن‌قدر شور بوده که واکنش معنی‌دار روحانی متنفذ اهل سنت کشور را هم به دنبال داشته است؛ ماموستا ملا قادر قادری در بخشی از خطبه‌های نماز جمعه این هفته پاوه به طرز بی‌سابقه‌ای شیوه برگزاری انارانه ده‌له‌مرز را نکوهش کرده است؛ اگرچه غالب سخنان ماموستا ملا قادر در باب لزوم احترام به تکلیف دینی و از سر خیرخواهی است اما شاه‌بیت سخنان ماموستا قادری آنجاست که عوام‌فریبی را به باد انتقاد می‌گیرد و می‌گوید: «من که می‌دانم شما برای سرگرم کردن مردم این کار را انجام می‌دهید؛ می‌گویید بگذار مردم فرصت نکنند فکر کنند چه اتفاقی افتاده است؛ به خدا قسم مردم باهوش هستند، بخدا می‌فهمند؛ بخدا از من و شما بهتر می‌دانند»!
 
امام جمعه پاوه به فراست و ذکاوت شهره است؛ کارنامه عملکرد منصوبان دولت در کردستان، قطعاً از دید وی پنهان نیست؛ ماموستا ملا قادر می‌داند چه گفته و این گفته‌ها محال است بدون بازخورد باشد.
 
اما اینکه تنها دو روز بعد از بیانات ماموستا اعلام شده که هفته نخست آذرماه هم در کردستان جشنواره گندم برگزار می‌شود سنت همیشگی تاریخ است؛ خداوند بر عمر بابرکت استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی بیافزاید؛ این فرزانه معاصر چه خوب در کتاب ماندگار «مفلس کیمیافروش» گوشزد می‌کند: «جامعه‌ای که در آن اندیشه حکیمان و فرزانگان نقشی نداشته باشد، به ناگزیر بازیچه خودکامگان و عوام‌فریبان است»؛ و امروز کردستان بازیچه عوام‌فریبان شده است!
 
«زارعی‌کوشا» ثابت کرده که نصحیت نمی‌شنود؛ او دستور صریح رئیس‌جمهور مبنی بر پرهیز از حاشیه‌سازی در استان را هم زیر پا گذاشته و شوربختانه بر رویکرد ناصواب خود با وجود تذکرات دلسوزانه اصرار دارد؛ او به آخر خط رسیده و بعید است چیزی برای از دست دادن داشته باشد؛ من در این مقطع تاریخی جناب کوشا را مصداق این شعر شیخ عطار می‌بینم:
 
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
 
میان مسجد و میخانه راهی است
بجویید ای عزیزان کین کدام است
 
جنجال مهندسی شده‌ای که اکنون در کردستان شاهد آن هستیم نه به نفع مردم است و نه سودی برای دولت دارد؛ عزل «اسماعیل زارعی‌کوشا» شاید آخرین و در دسترس‌ترین راه‌حل برای برون رفت از این اوضاع باشد.
 
فرید کریمی

 
کد مطلب : 526
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcgr39n4ak9x.pra.html
نام شما
آدرس ايميل شما