کردستان در تورم ماهانه شهریور هم استان نخست کشور شد؛ آمارهای رسمی یکی پس از دیگری راوی فاجعه در کردستان هستند و عجبا که در این شرایط، استاندار دولت محرومان در تدارک جشنواره موسیقی است!
اقیانوسی از خشم پاریس را فرا گرفته است، موج مردم گرسنه و خشمگین به سوی مجموعه کاخهای سلطنتی ورسای سرازیر شده است، در یک سوی ماجرا، فریاد ناسزای معترضان، فضا را به تسخیر خود درآورده و در سوی دیگر اشرافزادگان در ورسای آرام و بیخبر از عمق فاجعه، به امور خود مشغول هستند.
مردم ناراضی و به ستوه آمده، به دروازههای کاخ میرسند؛ صدای شورشیان آرامش ورسای را بر هم میریزد؛ بالاخره سر و صدا به گوش «ماری آنتوانت»، واپسین ملکه پیش از انقلاب کبیر فرانسه هم میرسد.
«این سر و صداها برای چیست؟ صدای مردم معترض است علیاحضرت؛ به چه چیزی معترض هستند؟ میگویند نان برای خوردن نداریم؛ خب چرا کیک نمیخورند؟»
این چند جمله که به تأثیرگذاری در تاریخ شهره هستند گویا دیالوگ ملکه و ندیمهاش است؛ حکایت ماندگار بیخبری حکام بیدرد از طبقه فرودست جامعه؛ همان بیخبری که سر ملکه نگونبخت را به گیوتین سپرد و ماری، بهای غفلت از حال و روز مردم بینوا و بیتوجهی به وضعیت اسفناک معیشت آنها را با جانش داد، انتقامی که گرسنگی مردم از آخرین ملکه فرانسه قبل از انقلاب کبیر 1789 گرفت، عبرت تاریخ است برای صاحبان خرد.
حکایت امروز مردم کردستان و صاحبمنصبان بیکفایت استان در مقیاسی بسیار کوچکتر شاید بیشباهت به حال و روز مردم فرانسه و حاکمان آنها قبل از انقلاب کبیر نباشد!
«کردستان در تورم ماهانه شهریور استان نخست کشور شد»؛ «کردستان با شاخص فلاکت 63.7 درصد، استان سوم کشور شد»؛ «کردستان به لحاظ محیط کسب و کار، بدترین استان کشور معرفی شد»؛ «کردستان استان بیست و نهم کشور در سرانه تسهیلات دریافتی از سیستم بانکی»؛ «رتبه نخست کردستان در میان استانهای کشور در نسبت مبلغ چکهای برگشتی به مبادلهای»؛ «فاجعه ثبت بالاترین نرخ بیکاری کشور برای کردستان» و ...
آنچه آمد اطلاعات رسمی منتشره توسط همین دولت است؛ به عبارت دیگر، اسنادی غیرقابل انکار از بیکفایتی منصوبان دولت سیزدهم در کردستان؛ اینها کارنامه عملکرد «اسماعیل زارعیکوشا» و همکاران او در کردستان است؛ حالا و در این شرایط بغرنج، نماینده عالی دولت محرومان در کردستان در تدارک برگزاری «جشنواره موسیقی اقوام ایرانی» در این استان مصیبتزده است!
خیره گشتم خیرگى هم خیره گشت
موج حیرت عقل را از سر گذشت
لابد «اسماعیل زارعیکوشا» و احبابش با این همه مرده اقتصادی بیکفن که روی دستان ناتوانشان مانده خیال میکنند با سرگرم کردن چند روزه مردم به ساز و آواز میتوان کارنامه اقتصادی پر از تباهی دولت سیزدهم در کردستان را لاپوشانی کرد.
برنامههای بینتیجه و زودگذری از این دست، شاید بتواند چند صباحی فضای استان را غبارآلود کرده و صدای مردم به تنگ آمده از تورم و بیکاری و فلاکت را در هیاهوی نوازندگان گم کند اما دردی از دولت دوا نخواهد کرد؛ اصلاً انگار برنامه کوتاه مدت منصوبان دولت سیزدهم سرگرم کردن جامعه به هیاهوست؛ حالا چه هیاهوی موسیقی باشد و چه برنامههای نمایشی سومین سرپرست معاونت اقتصادی استانداری به نام حمایت از تولید!
راه منصوبان دولت سیزدهم در کردستان از مردم جدا شده است، مانند اشرافزادگان فرانسه در قرن هجدهم! حضرات اگر نمیدانند بدانند، روزگار، روزگاری نیست که کسی در کردستان دغدغهاش کالای لوکسی چون موسیقی باشد؛ «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد»؛ استاندار و مشاوران انکار میکنند؟ بیایند با هم به نایسر و ننله و دوشان و گریزه و کانیکوزله و تقتقان و عباسآباد و فرجه سنندج سر بزنیم و ببینیم اولویت امروز خانوارها «مهار تورم» است یا «دعوت نوازنده و خواننده» به کردستان و برگزاری جشنواره موسیقی از جیب بیتالمال! نماینده عالی دولت بگوید پول مردم کردستان در شرایط حاضر باید برای مثال خرج برگزاری همایش نخبگان اقتصادی برای پیدا کردن راهکار عملی برای برون رفت از شرایط حاضر شود یا جشنواره موسیقی؟
راستی؛ چرا در هیچ یک از جلسات به اصطلاح هماهنگی «جشنواره موسیقی اقوام ایرانی» سخنی از هزینه این برنامه به میان نمیآید؟ هزینه این جشنواره از کجا تأمین میشود؟ برنامهریزان برای چنین برنامههایی چرا حداقل از کسانی که به هر دلیلی پول ندارند تا شکم گرسنه فرزندان خود را سیر کنند شرم نمیکنند؟ این جماعت چرا نمیخواهند باور کنند مردم کردستان ذیشعور هستند و به خوبی درک میکنند که تنها هدف مسئولان از طرح و پیگیری دغدغههای فانتزی، رد گم کردن و به فراموشی سپردن مشکلات اقتصادی و معیشتی به عنوان اصلیترین مشکل استان است؟ با این همه درد بیدرمان اقتصادی در کردستان چه وقت برگزاری جشنواره موسیقی است؟ از مردم شرم نمیکنید، از خدا هم نمیترسید؟
مدیرکل صدا و سیمای کردستان در این شرایط سخت اقتصادی بیسابقه استان باید صدای مردم باشد یا متولی موسیقی؟! «علی مرادی» چرا درباره هزینه برگزاری جشنواره برای مردم روشنگری نمیکند؟
مطیعالدولهها در مجلس سرگرم چه هستند؟ چرا کسی درباره عملکرد این استاندار از وزیر کشور طرح سؤال نمیکند؟ چرا کسی داد این ملت را به گوش رئیس دولت نمیرساند؟ چند ماه دیگر تا انتخابات باقی نمانده است؛ نمایندگان کردستان در مجلس شریک بیکفایتی منصوبان دولت در استان هستند؛ سکوت درباره این وضعیت اسفبار اگر خیانت به مردم نیست، چه توصیف دیگری برای آن میتوان به کار برد؟
نانخورهای رسانهای دولت در کردستان چرا لال شدهاند؟ نکند از مدیرکل حوزه استاندار وعده انعام و کارت هدیه گرفتهاند که این فجایع اقتصادی در کردستان را به نظاره نشستهاند و دم نمیزنند؟ رسانهچیهای سفارشینویسی که در زمان دولت سابق هر روز به بهانهای به نام مردم به دولت میتاختند کجا هستند؟ نمیبینند بیکفایتی منصوبان دولت سیزدهم، کردستان را به چه روزی انداخته است؟ چرا به روی خودشان هم نمیآورند؟ نکند خودشان یا همسرشان به صورت فراقانونی و رانتی در جایی مشغول بکار شده است؟ خیلی زود به سراغشان خواهیم رفت...
کلام به درازا کشید؛ قبل از آنکه عوامل رسانهای دولت سیزدهم در کردستان و پیادهنظام وابسته به زرسالاران در فضای مجازی برای عوامفریبی به صف شوند و بخواهند ما را متهم به مخالفت با شادی مردم کنند باید عرض کنیم، این قلم ابداً مخالفتی نه با شادی مردم دارد و نه با موسیقی از هر نوع آن؛ به شرطی که همه مردم مانند مسئولان شکمشان سیر باشد!