بالاترین نرخ بیکاری کشور در زمستان 1401هم، همانند پاییز سال گذشته و در سایه بیتفاوتی دولت سیزدهم به نام کردستان ثبت شد؛ سهم مدیران ناکارآمد این دولت در کردستان در تکرار فاجعه، غیر قابل انکار است.
درگاه ملی آمار، بهمنماه سال گذشته با انتشار گزارش نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز 1401، سرشکستگی بیسابقهای بر منصوبان ناکارآمد دولت سیزدهم در کردستان که درست در شرایط رقم خوردن وضعیت اسفبار مورد اشاره در صدد برگزاری جشن اشتغال بودند، تحمیل کرد.
به دنبال آنچه اتفاق افتاد و در مقطعی که درباره آمار بیکاری کردستان از نمایندگان عزلت گزیده و زبان در کام گرفته مردم کردستان در مجلس هیچ صدایی به گوش نمیرسد، انتظار آن بود که نماینده عالی دولت در استان به موضوعی با این اهمیت واکنشی درخور نشان داده و پس از بررسی موضوع، حداقل با ترمیم تیم مدیریتی استان در صدد جبران مافات برآید اما دریغ از یک واکنش عملی مؤثر از سوی «اسماعیل زارعیکوشا» یا حداقل ارائه توضیحی قانعکننده به افکار عمومی!
تداوم حضور مدیران ناکارآمد دولت سیزدهم در مسند امور کردستان سبب شد فاجعه ثبت بالاترین نرخ بیکاری کشور برای استان در پاییز 1401 در زمستان هم تکرار شود؛ درگاه ملی آمار، دیروز در گزارشی با عنوان «چکیده نتایج طرح آمارگیری نیروی کار ـ زمستان1401» اعلام کرد، کردستان بازهم بالاترین نرخ بیکاری را در میان استانهای کشور به نام خود ثبت کرده است.
در گزارش مرکز آمار، نرخ بیکاری کردستان 20.5 درصد اعلام شده است؛ فاصله نرخ بیکاری کردستان از استان دوم (کرمانشاه) 5.4 درصد بیشتر است؛ در این گزارش نرخ بیکاری زمستان 1401 در کل کشور 9.7 درصد اعلام شده و این یعنی بیکاری در کردستان بیش از دو برابر میانگین کل کشور است!
البته رویداد کمسابقهای که در فصل پاییز و زمستان 1401 بر سر کردستان آمده چندان هم دور از انتظار نبود! در استانی که پیاده نظام رسانهای دولت پس از انتشار نرخ بیکاری در استان در پاییز 1401 به خط میشود تا خاماندیشانه، دلیل امری بدین اهمیت را در حد «سردسیر» بودن کردستان تقلیل دهد، باید هم منتظر تکرار فاجعه بود.
عمدهترین مشکل دولت سیزدهم در کردستان فقدان مدیران کارآمد است، نه اینکه کردستان نیروی انسانی متخصص و کارآمد نداشته باشد، خیر؛ مسئله پاسخ این سؤال است؛ برای نمونه، کسی نخبهای کردستانی سراغ دارد که حاضر باشد تحت امر معاونان فعلی توسعه منابع و مدیریت استانداری یا سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری فعالیت کند؟ راستی، بهتر نبود قبل از انتصاب این دو معاون حداقل در میزان آرای کسب شده توسط آنها هنگامی که کاندیدای انتخابات مجلس بودند تأملی صورت میگرفت، شاید یادآوری میزان محبوبیت این دو معاون در میان مردم مانع انتصاب میشد؟!
کردستان استانی است که رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزیاش، اسفند 1400 و پس از انتصابش به این سمت از سوی رئیس بهحق معزول سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور مأموریت یافت تا برای کاهش آمار بیکاری برنامهریزی کند؛ کردستان در پاییز 1401 در نرخ بیکاری استان نخست کشور شد؛ لابد در سایه برنامهریزی «ارسلان ازهاری»!
راستی یک سؤال؛ استاندار کردستان فکر نمیکند اگر پس از انتشار گزارش مرکز آمار از نرخ بیکاری پاییز در کردستان برای عزل «ازهاری» همت میکرد امکان داشت این فاجعه در زمستان 1401 تکرار نشود؟ دو گزارش متوالی مرکز آمار در حوزه جمعیت کار تا حدی میزان توانمندی «ارسلان ازهاری» در برنامهریزی برای کاهش آمار بیکاری را مشخص کرد؛ گمارنده «ازهاری» در سمت فعلی از دولت کنار گذاشته شده و شرایط برای برکناری رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کردستان باید از هر زمانی مهیاتر باشد؛ نرخ بیکاری کشور در زمستان سال گذشته 9.7 درصد اعلام شده و این نرخ در کردستان 20.5 درصد، یعنی 10.8 درصد بیشتر از کل کشور گزارش شده است؛ «زارعیکوشا» اگر با رقم خوردن این وضعیت هم، توان اقناع مسئولان ارشد دولت برای عزل «ازهاری» را ندارد بهتر نیست ضمن تبیین واقعیات برای مردمی که به او دل بستهاند، عطای این مسئولیت را به لقایش ببخشد؟
وقتی یک سال و نیم پس از حضور استاندار دولت سیزدهم در کردستان، هنوز مدیرکل هماهنگی امور سرمایهگذاری و اشتغال استانداری همان فرد منصوب «حسین فیروزی»، معاون کارنابلد هماهنگی امور اقتصادی استانداران دولت سابق است میتوان انتظاری غیر از ثبت بالاترین نرخ بیکاری برای کردستان در دو فصل متوالی پاییز و زمستان 1401 داشت؟ دلیل عدم عزل این مهره دولت سابق در کردستان نباید برای افکار عمومی تبیین شود؟ دولت سیزدهم دلیلی غیر از لجاجت برای کنارآمدن با ادامه فعالیت این فرد در چنین پست حساس و تأثیرگذاری دارد؟
استاندار کردستان تاکنون به شیوه عمل مدیران بانکهای استان که اکثریت قریب به اتفاق آنها همان مدیران منصوب دولت سابق هستند و تأثیر رویکرد خسارتبار بانکها بر افتضاح به بار آمده در آمار بیکاری استان، فکر کرده است؟ دلیل عدم انتصاب مدیران بانکی همسو با سیاستهای دولت سیزدهم در کردستان یک سال و نیم بعد از حضور «زارعیکوشا» در کردستان چیست؟ چه اتفاقی باید بیافتد تا استاندار دولت سیزدهم از رویکرد منفعلانه فاصله گرفته و برای پایان دادن به وضعیت نامطلوب حاکم بر فضای بانکهای استان چارهاندیشی کند؟
چه معنی دارد که نزدیک به دو سال پس از آغاز بکار دولت سیزدهم، استانداری کردستان معاون اقتصادی ندارد و این معاونت بوسیله سرپرستی اداره میشود که همزمان رئیس دانشگاه کردستان است؟ اصلاً مدیرکل اقتصادی استانداری کردستان در دولت سیزدهم چه کسی است؟
«حامد قادرزاده» کجاست؟ جنابش نیاز نمیبیند درباره دلایل آنچه به بار آمده و گزارشهای رسمی نرخ بیکاری پاییز و زمستان 1401 برای مردم کمی شفافسازی کند؟
بد نیست مسئولان استان بدانند گزارشهای مرکز آمار ایران از بیکاری کردستان، اعتباری برای آمار «سامانه رصد» نزد مردم این استان باقی نگذاشته است؛ همان سامانهای را میگویم که گاه و بی گاه دستاویز مسئولان کردستان برای فرار از پاسخگویی میشود؛ روزگاری شعار میدانند «هرجا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران میدرخشد»؛ آنچه «محمود خاوری» بر سر آبروی آن شعار آورد همانی است که گزارشهای مرکز آمار بر سر اطلاعات نقل شده از سامانه رصد در کردستان آورد!
میماند یک یادآوری؛ فرصت استاندار کردستان برای تغییر وضع موجود تا ابد نیست؛ «زارعیکوشا» اگر بخواهد با رویکرد 18 ماه گذشته به کار ادامه دهد اوضاع کردستان در دیگر حوزهها هم به سرنوشت حوزه اشتغال دچار میشود؛ این استاندار در قدم اول باید تکلیفش را با مدیران ناکارآمد روشن کند، البته پیش از آنکه خیلی دیر شود!
تکمله؛ به محض انتشار جداول نهایی طرح آمارگیری نیروی کار - زمستان 1401، صاحب این قلم درباره عملکرد غیرقابل دفاع دولت سیزدهم در کردستان در حوزه اشتغال در قالب آمار و ارقام تکمیلی، روشنگری خواهد کرد.