شیرین‌کاری صامت فرماندار سنندج؛ ثمره ناشیگری یا نتیجه نگاه پادگانی؟ + سند
دیشب درباره آگهی نتیجه انتخابات مجلس در حوزه سنندج طرح سؤال کردیم، امضاء کننده آگهی امروز بدون ارائه هیچ توضیحی و تنها با تغییر یک عدد اثرگذار آگهی جدیدی منتشر کرد و قصه ماست که در هر سر بازار بماند!
روز گذشته یک آگهی درباره نتیجه انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه سنندج، دیواندره و کامیاران به امضای فرماندار سنندج منتشر شد که مفاد آن حکم می‌کرد متولیان امر انتخابات در استان رفتن رقابت این حوزه به مرحله دوم بین چهار کاندیدایی که حائز بیشترین آراء شده‌اند را اعلام کنند.
 
از آنجا که این امر واقع نشده و دو نامزد دارای بالاترین شمار آراء به عنوان منتخب مردم معرفی شده بودند لازم دانستیم از ستاد انتخابات درخواست رفع ابهام کنیم.
 
امضاء کننده آگهی مذکور که فرماندار سنندج باشد امروز ظاهراً دست به تنظیم یک آگهی جدید زده و آن را توسط یکی از دست‌پروردگانش که پس از حضور وی در فرمانداری در پروسه‌ای سؤال برانگیز کارگزار دولت شده، در دسترس عموم قرار داد.
 
در آگهی دیشب، عدد «جمع آرای مأخوذه صحیح»، 139722 اعلام شده بود و از آنجا که آن عدد اعلام برنده برای انتخابات حوزه سنندج، دیواندره و کامیاران را باطل می‌کرد نیاز بود با ارائه ادله قابل پذیرش برای افکار عمومی و نامزدهای ذی‌نفع و صد البته هواداران آنها موضوع روشن شود.
 
اما فرماندار سنندج به هر دلیلی، تنها به تغییر آن عدد اثرگذار در مشخص کردن برنده انتخابات؛ اکتفا کرده و انگار لازم ندیده بود درباره آنچه به آن دست زده بود توضیحی ارائه کند که این امر، به زعم راقم این سطور می‌تواند متأثر از دو دلیل باشد.
 
اول) یک ناشیگری صرف و عدم توجه به این امر که همین یک کار می‌تواند به شبهات دامن زده و سبب ایجاد پرسش‌های بیشتر در اذهان مخاطب شود.
 
دوم) نگاه پادگانی جناب فرماندار به موضوع با این تفکر که تن دادن به ارائه توضیح می‌تواند مخاطب را برای طرح پرسش‌های بیشتر درباره انتخابات جسورتر کند و این امر طبیعتاً به مذاق فردی که باوری به پاسخ‌گویی به رسانه منتقد در او دیده نمی‌شود خوش نمی‌آید.
 
اقدام «حسن عسکری» به دلایل فوق یا هر دلیل دیگری بوده باشد در بستن زبان پرسش‌گر ابداً تأثیری ندارد؛ شاید مرور جمله‌ای درخشان از کتاب «قطره محال‌اندیش» استاد محمود دولت‌آبادی، نویسنده بزرگ معاصر، بتواند در اقناع ذهن این فرماندار و منصوب‌کنندگانش در این سمت، برای دوری گرفتن از این رویکرد غیرمدنی، اندکی راهگشا باشد: «بستن زبان را بستن اندیشه می‌بایست و اندیشه را نتوان بستن که بستن اندیشه یعنی بستن آدمی و آدمی دیریست که از چارپایان دوری گرفته است».
 
فرید کریمی


 
کد مطلب : 635
https://pezhvakkurdestan.ir/vdchtmn-d23nx.ft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما