از به زوال رفتن عصر لب دوختن تا پرونده‌سازی برای منتقد در کردستان
پرونده‌سازی، تداوم سنت سیاه بانیان وضع موجود در کردستان، همان دشمنان خائف قلم منتقد است؛ اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء؛ اما دریغ! که عرصه بر منتقد در کردستان حالا تنگ‌تر از روزگار بنفش است!
در هشت سال گذشته، این خویش همه پنداران بودند که مقدرات این استان و مردم را در دست گرفته و آنچه از مناهی در انبان داشتند به عرصه عمل آوردند و امروز وضع کردستان همانی است که در آمارهای رسمی از شاخص فلاکت و تورم گرفته تا چک‌های برگشتی و آمار بیکاری منتشر می‌شود.
 
چهره‌های اصلی رقم زدن این وضعیت خسارت‌بار در کردستان اگرچه اکنون صندلی‌های خود را ترک کرده‌اند اما صحنه را جوری چیده‌اند که نیروهای پوششی آنها حداقل در چهار سال دولت بعدی گلوگاه‌ها را کماکان در اختیار داشته باشند و به سیاق آن دوران پر از تباهی گلوی منتقدان خود را همچنان بفشارند و عاملان عملیاتی کردن آن اندیشه‌های اهریمنی هم طبیعی است که در پی اجرای مأموریت باشند.
 
چه کسی فکر می‌کرد نزدیک به یک‌سال پس از سر کار آمدن دولت سیزدهم، هنوز عناصر پوششی وابسته به بانیان وضع موجود، در کردستان برای منتقد پرونده‌سازی کنند و با سر هم کردن عبارات مشحون از گزافه و دروغ، در پی تجاوز به نان و سایه‌بان قلم‌بدست منتقد باشند؟
 
کسی فکرش را می‌کرد یک سال از عمر دولت سیزدهم نگذشته در کردستان کسی را به واسطه تحلیل یک گزارش مراجع رسمی تحت فشار روانی بگذارند، از اتاق کارش اخراج کنند و با بکارگیری روش‌های رضاخانی در پی مرعوب کردنش باشند؟
 
کسی اشتباه نکند؛ نیازی به حمایت و ترحم دولتمردان تماشاچی سیزدهم در کردستان نداریم؛ بنا بود کمی صبر کنیم تا آقایان در آرامش به امور رسیدگی کنند، قرار نبود مثل آنها تماشاچی عملکرد گستاخان دروغ‌پرداز باشیم؛ مقتدای ما در پاسخ‌گویی به این جماعت، حیدر کرار است: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ». (سنگ را از همانجا که آمده بازگردانید، چرا که شر و بدی را جز از همان طریق نمى‌توان دفع کرد).
 
به آمران و عاملان برخورد و پرونده‌سازی به روشنی می‌گوییم پرونده‌سازی، نه ابزار خوبی برای منصرف کردن منتقد از کارش است و نه پاسخی کارساز به نقد مبتنی بر سند؛ نه در سر سودای سود داریم و نه در دل غم بود و نبود؛ ابله آن گرگی که او نخجیر با شیران کند؛ آنچه در پیش گرفته‌اید چیزی جز بر شاخ نشستن و بن بریدن نیست.
 
بگذارید به بانیان وضع موجود و عوامل آنها در کردستان یادآوری کنیم؛ اگر دوختن لب‌های فرخی‌یزدی، اگر گلوله‌های رضاخانی در تن میرزاده عشقی، اگر ستاندن ‌جان ملک‌المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و قاضی ارداقی به دستور محمدعلی‌ شاه توانست ریشه نوشتن را بخشکاند، پرونده‌سازی شما هم می‌تواند قلم منتقد را از نوشتن باز دارد!
 
بعد التحریر؛ حالا که منصوبان دولت سیزدهم در کردستان با سکوت در برابر تداوم فاجعه‌آفرینی عناصر پوششی بانیان وضع موجود، به نحوی در کنار آنها قرار گرفته‌اند تکلیف ما روشن است؛ آنچه در این مقال آمد شروع کار ما و مدیران دولت سیزدهم در کردستان است؛ ابعاد مختلف عملکرد منصوبان این دولت را موشکافی خواهیم کرد؛ روزهای پاسخ‌گویی همه ما نزدیک است، فقط مبادا جای ظالم و مظلوم در این آوردگاه عوض شود!
 
فرید کریمی
 
کد مطلب : 189
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcbu9b8prhbw.iur.html
نام شما
آدرس ايميل شما