تسویه حساب استاندار با منتقدش در شرکت سهامی آموزش و پرورش کردستان/مستحقِ لعنت آمد این صفت
آخرین تیر ترکش پوسیده اسماعیل زارعی‌کوشا در مواجه با منتقد امروز از کمان رها شد؛ اقدامی سخیف از سر استیصال و افول اخلاق؛ او نمی‌داند دور فلکی یکسره بر منهج عدل است و ما خوشیم که ظالم نبرد راه به منزل!
زنده یاد «احمد شاملو» یادداشتی در کتاب «گزینه‌ای از شاعران بزرگ جهان» در مبحث شعر یونان معاصر دارد که در بخش پایانی آن آمده است: «مترجم اشعار و نویسنده این یادداشت نکته دیگری به خاطرش نمی‌آید که تذکرش لازم یا مفید باشد جز آنکه هیچ‌کس حتی برای یک لحظه نباید گرفتار این خوش‌خیالی باطل شود که با شکست آلمان هیتلری فاشیسم برای ابد به گور سپرده شده است یا با سرنگون شدن حکومت سرهنگان در یونان، سرهنگان سراسر جهان بدین نتیجه تاریخی رسیده‌اند که سرنیزه و گلوله برای حکومت کردن وسیله قابل اعتمادی نیست».
 
آنان که هرگز از تاریخ چیزی فرا نمی‌گیرند در هر عصری فراوان هستند؛ نمونه‌اش نخستین استاندار دولت سیزدهم در کردستان؛ نه دوستاق‌خانه‌های قجری برای او درس عبرت شده و نه حکایت تن بی‌جان میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل؛ دریغ! نه گلوله‌های رضاه‌شاه در تن میرزاده عشقی و نه لب‌های دوخته فرخی‌یزدی نتوانسته او را به سوی حقیقتی روشن رهنمون شود؛ «اسماعیل زارعی‌کوشا» اگر از اهل عبرت بود با خود می‌اندیشید که مگر قاجارهای چکمه‌پوش و رضاخان قلدر توانستند نوشتن را به محاق ببرند تا همچو منی بتواند؟ مگر قتل فجیع ملک‌المتکلمین و قاضی ارداقی به دستور محمدعلی شاه مفلوک توانست صدای نویسندگان را خفه کند تا در عصر حاضر اقدامات سخیفی چون کشاندن وابسته یک منتقد به اتاق محاکمه بتواند دردی از والی کردستان در عصر اطلاع‌رسانی دوا کند؟      
 
استانداری که برای دفاع از عملکردش چیزی در انبان ندارد، در نهایت درماندگی، این بار دست تعدی علیه این قلم را از آستین آموزش و پرورش کردستان بیرون آورده و سلسله خصومت جنبانده تا شاید منتقد را به میدان استیصال بکشاند؛ که این کند که تو کردی به ضعف همت و رای؟
 
چو تیره شود مرد را روزگار                
همه آن کند کش نیاید به کار
 
خام‌اندیشانه است اگر استانداری گمان کند می‌تواند امنیت روانی خانواده قلم منتقدش را هدف قرار دهد و به سلامت از مهلکه بگریزد؛ در باور ما کلام حکیمانه مولای متقیان نقش بسته که می‌فرماید: «روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است»؛ (یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ). به شرط حیات، تاوان ظلم رفته در روز سیاه آموزش و پرورش کردستان را از «اسماعیل زارعی‌کوشا» و تک تک کسانی که در ماجرای امروز دخیل بوده‌اند خواهم گرفت؛ مرا با تو جز كين و پيكار نيست...
 
اما بعد؛ وظیفه آموزش و پرورش بسط تربیت در جامعه است یا تبدیل کردن زیرمجموعه‌ها به محل پرونده‌‌سازی‌ برای خانواده منتقدان استاندار بی‌کفایت؟ اولویت آموزش و پرورش سیاسی‌کاری و اقدامات تاریخ مصرف گذشته قرون وسطایی است یا رفع مشکلات بی‌شمار معلمان و دانش‌آموزان؟ راستی؛ کجاست آن عبارات مشعشع آذر 1400 استاندار ناتوان در انجام وظایف که گفته بود «مدیریت در کردستان شرکت سهامی نیست»! انتظار از این مدعی آن است که درباره صحت و سقم نسبت فامیلی، «هاشم ناظمی‌جلال»، مدیرکل فعلی آموزش و پرورش کردستان با «احمد حیدری»، «معاون مالی، حقوقی و مجلس وزیر نیرو» به افکار عمومی توضیح دهد؛ ایضاً روشن کند فرزند نماینده ادواری که چندی پیش «زارعی‌کوشا» به دیدارش رفته و راقم این سطور درباره ماهیت واقعی‌اش سند منتشر کرد چطور در آموزش و پرورش صاحب منصب شده و نقش او در اجرایی شدن پروژه نخ‌نمای پرونده‌سازی محکوم به شکست علیه وابسته منتقد استاندار چیست؟
 
به حکم خداوند عمل می‌کنیم و نمی‌بخشیم؛ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ؛ درباره حضور همسران استاندار و معاون امنیتی‌اش در برخی جلسات دستگاه حاکمیتی استانداری از یک نفر سؤال دارم؛ «عبدالله رشیدی‌پور»؛ معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استاندار توضیح دهد همسران این دو مقام مسئول چه مسئولیتی در دولت دارند و اگر ندارند دلیل حضورشان در برخی جلسات ـ که در نوشتاری جداگانه تصاویر آن را منتشر خواهم کرد و به آن خواهم پرداخت ـ چیست؟
 
موضوع را تا رسیدن به پاسخ سؤال رها نخواهیم کرد؛ همانطور که استاندار کردستان و جماعت افسرده، دل‌مرده، ره از عالم صورت به عالم معنی نبرده دخیل در ماجرای سیاه امروز را رها نمی‌کنیم؛ باشد که یکی از ریشه‌های بیداد در این دیار خشکانده شود.
 
تو بزن یا ربنا آب طهور                   
تا شود این نار عالم جمله نور
 
آب دریا جمله در فرمان توست              
آب و آتش ای خداوند آن توست
 
گر تو خواهی آتش آب خوش شود     
ور نخواهی آب هم آتش شود
 
این طلب در ما هم از ایجاد توست         
رستن از بیداد یا رب داد توست
 
فرید کریمی
 
کد مطلب : 643
https://pezhvakkurdestan.ir/vdcgrw934ak9t.pra.html
نام شما
آدرس ايميل شما

نظرات شما
۱
نظر
منتشر شده : ۱
در صف انتظار : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
 
حسین
سلام، بوده تا بوده، هر کسی که مدحشان نمی گوید را اینگونه بی پروا، به ظن خود پروبال می چینند، اما زهی خیال باطل