«بیکاری» جوانان تحصیل کرده و نخبه یکی از دردهای مزمن در کردستان است که در دولت سیزدهم به واسطه عجز نماینده عالی آن دولت در انتخاب برخی مدیران کلیدی و مدیریت کارآمد امور اجرایی، به یک نگرانی جدی تبدیل شد؛ بحران تا آنجا عمیق شد که شخص رئیس‌جمهور فقید حداقل دو بار در جلسات عمومی با ابراز نگرانی صریح درباره آن، دستوراتی هم برای بررسی و ارائه راهکار عبور از بحران صادر کرد که هرگز به نتیجه مطلوب نرسید.
 
جوانان تحصیل‌کرده و نخبه بیکار کردستان و خانواده‌های آنان از وضعیت موجود اشتغال در استان به شدت ناراضی هستند و آنچه این نارضایتی را در ابعاد گسترده‌ای تشدید کرده، بکارگیری رانتی برخی افراد در قالب طرح‌هایی چون «طرح شهید زین‌الدین»، بکارگیری فرزندان صاحب‌منصبان دولتی در استان و اعطای امتیاز به نورچشمی‌هاست.
 
به زودی با ارائه مستندات محکم و غیرقابل انکار، درباره سوءاستفاده از ظرفیت قانونی ایجاد شده در قالب «طرح شهید زین‌الدین» و ایجاد رانت برای برخی افراد به جای ذی‌حقان واقعی، افشاگری خواهیم کرد و ابعاد تازه‌ای از بکارگیری برخی افراد را منتشر می‌کنیم؛ اما در این وجیزه درباره دست به دست شدن خبری پیرامون تلاش برای یک انتقال پرابهام از سپاه کردستان به استانداری، فعلاً! به طرح سؤال بسنده خواهیم کرد؛ بی‌هیچ پروایی از هتاکی و فحاشی استاندار! بدون کوچکترین توجه به ادامه پرونده‌سازی در آموزش و پرورش کردستان که به زودی درباره اقدام مذبوحانه روز گذشته در این دستگاه هم خواهیم نوشت؛ به قول «لنگستون هیوز» شاعر و داستان‌نویس شهیر آمریکایی: «نه از شب‌مان پروایی‌ست، نه از روزگاران غمزده و نه از ظلمات، ما را که رهروان خورشیدها و سحرگاهانیم».
 
به فاصله چند روز از حادثه سقوط بالگرد رئیس جمهور سابق، خبری درباره تلاش استاندار کردستان و معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری برای انتقال فردی از سپاه بیت‌المقدس به استانداری و با هدف پیشکش کردن پست سازمانی یک معاونت مدیرکل به گوش رسید؛ نه استاندار کردستان و نه معاون توسعه مدیریت و منابع استانداری، تاکنون درباره این خبر، کوچکترین توضیحی به افکار عمومی نداده‌اند!
 
اگر خبر صحت داشته باشد برای مردم کردستان مهم است بدانند «سرهنگ جوان» چه توانایی‌های خارق‌العاده‌ای دارد که فرزندان نخبه تحصیل‌کرده آنان از آن بی‌بهره‌اند؟ اگر اقدامی توسط استاندار و معاونش در این خصوص صورت گرفته باشد نباید کسی برای مردم توضیح دهد که «سرهنگ حجت رشیدی» چه امتیازی بر این همه کارمند نجیب وزارت کشور در کردستان دارد؟
 
خیلی‌ها در کردستان «حجت رشیدی» را خواهرزاده استاندار کردستان می‌شناسند! صحت دارد یا نسبتی بین این دو فرد وجود ندارد؟ اگر چنین نسبتی وجود داشته باشد و تلاشی برای انتقال این فرد از سپاه به استانداری صورت گرفته باشد غیر از نگاه غنیمتی استاندار به مسئولیتی که امانت حکومت اسلامی در دست او بوده چه امر دیگری در این اقدام می‌توانسته دخیل بوده باشد؟
 
راستی؛ مجمع نمایندگان مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی کجا خفته‌اند؟ محسنین بیگلری و فتحی، سالار مرادی، علیرضا زندیان، امید کریمیان و محمدرسول شیخی‌زاده بنا دارند درباره صحت و سقم خبر تلاش برای انتقال «حجت رشیدی» از سپاه به استانداری و علاوه بر این، اقدامات خلاف قانون در باب بکارگیری برخی افراد در دستگاه‌های اجرایی کردستان در دولت سیزدهم از وزیر کشور طرح سؤال کنند یا نگرانی‌شان برای جوانان تحصیل کرده بیکار در حد دلسوزی‌های پشت تریبونی است؟ مبادا این نمایندگان گمان کنند این رویکرد خسارت‌آفرین‌شان فراموش می‌شود!
 
القصه؛ استاندار و معاونش درباره آنچه در این نوشتار آمد توضیح بدهند یا نه کمترین اهمیتی ندارد؛ خطاب ما دولت چهاردهم است و به محض استقرار نماینده عالی دولت جدید در استان از وی طرح سؤال خواهیم کرد؛ یکی از مطالبات ما از استاندار آینده کردستان بررسی اسناد و روشن کردن درستی یا نادرستی خبر مطرح شده در این نوشتار است؛ اگر اقدامی صورت گرفته باید ابعاد آن مشخص و معلوم شود کار در چه مقطع زمانی انجام شده، دقیقاً چه اقدام یا اقداماتی صورت گرفته، مکاتبات احتمالی با چه مقاماتی و به چه کیفیتی بوده و ماجرا به کجا رسیده است؟ جوانان تحصیل‌کرده سرگردان به دنبال کار و خانواده‌هایی که فرزند تحصیل‌کرده بیکار در خانه دارند منتظرند این خبر هرچه زودتر تکذیب شود.
 
فرید کریمی