سنگ تمام استاندار و رئیس علوم پزشکی کردستان برای انتقال دائم فرماندار مریوان از نهاد کتابخانهها به دانشگاه/گر سنگ از این حدیث بنالد عجب مدار + سند
«در نظام سلامت، مهمترین سرمایه، منابع انسانی است»؛ این جمله 18 دیماه 1400 از زبان «فریدون عبدالملکی» و در مراسم معارفهاش به عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی کردستان جاری شد؛ سرپرستی که آنقدر مورد وثوق اولین و آخرین استاندار دولت سیزدهم در کردستان بود که «اسماعیل زارعیکوشا» در اقدامی نادر و چه بسا بیسابقه، به خاطر پذیرش مسئولیت از او تشکر کرد!
اما فاصله حرف تا عمل نزد کاربدستان در بزنگاهها محک میخورد؛ سندی به دست ما رسیده که نشان میدهد همین رئیس دانشگاه در فرآیندی چند ماهه تلاش کرده «مدیرکل سابق کتابخانههای عمومی کردستان» را که نصیبش از سفره غنائم انتخابات ریاست جمهوری 1400 فرمانداری مریوان بود، به دانشگاه علوم پزشکی کردستان «انتقال دائم» بدهد! اینکه «اسماعیل احمدی» با مدرک کارشناسی ادبیات و کارشناسی ارشد علوم سیاسی چه هنری دارد که 300 عضو شریف و نخبه دانشگاه علوم پزشکی و 13 هزار پرسنل زحمتکش این دانشگاه ندارند، سؤالی است که لابد باید «فریدون عبدالملکی» پاسخ دهد؛ پاسخ میدهد؟ اصلاً چیزی برای پاسخ دادن دارد؟!
در مرقومه ثبت شده با امضاء «عبدالملکی» یک نکته عجیب، به چشم میآید؛ «مذاکره حضوری استاندار کردستان» برای این انتقال قابل تأمل! چرا این انتقال مسئلهدار تا این اندازه برای «زارعیکوشا» اهمیت داشته که متوسل به مذاکره حضوری شود؟ یک لیسانس ادبیات برای دستگاه تخصصی متولی سلامت یک میلیون و ششصد هزار نفر جمعیت بینوای کردستان چه چیزی در انبان دارد؟ فوق لیسانس علوم سیاسی را چه به دستگاه متولی آموزش بهداشت و سلامت یک استان؟ درست است که این استاندار غیرپاسخگو صحنه اجرایی استان را تهی از نظارت دیده ولی آیا واقعاً میشود دستگاهی خدماترسان با این اهمیت را اینگونه به سخره گرفت و پاسخگو نبود؟
«اسماعیل احمدی» و «اسماعیل زارعیکوشا» بهتر نبود به جای این خیز بلند درباره عملکردشان به مردم پاسخگو باشند؟ مرز باشماق و دریاچه زریبار در این سه سال مگر در دست این دو نبود؟ در ارتقای وضعیت این دو سرمایه بیبدیل شهرستان مریوان چه توفیقی به دست آوردند؟ کسی هم نگوید، مردم که میبینند؛ نمیبینند؟
«فریدون عبدالملکی» که در نامه دستوریاش به مدیر منابع انسانی دانشگاه این همه آسمان و ریسمان کرده تا انتقال را قانونی جلوه دهد، درست است که اختیار کار را داشته است اما مقام اجرایی او نستجیر بالله، مقام خدایی که نیست؛ اگر او در دوره دولت سیزدهم برای نمونه در یک اقدام فراقانونی ریاست بیمارستان مادر و کودک بعثت سنندج را به یک پزشک عمومی سپرد و کسی دم نزد دلیل اصلی امر در مسند بودن یک استاندار بیکفایت غیرپاسخگو بود؛ گذشت آن دوران... دولت سیزدهم به تاریخ پیوست و استاندارش هم چند صباح دیگر میشود استاندار سابق کردستان.
برخی اخبار رسیده از دانشگاه حکایت از آن دارد که «عبدالملکی» در این واپسین ساعات عمر ریاستش بر دانشگاه به دنبال تغییرات دیگری در ترکیب مدیریتی دانشگاه است؛ اگر خدای ناکرده این اخبار درست باشد باید یادآوری کرد هر تصمیمی اتخاذ شود برخلاف نص صریح بخشنامه شماره 43768 «محمد مخبر» به تاریخ 12 خرداد 1403 و از آن مهمتر دستور صریح «دکتر مسعود پزشکیان» بوده و اقدامی باطل است و سرانجامی نخواهد داشت.
از اینها گذشته؛ یعنی رئیس دانشگاه علوم پزشکی کردستان متوجه نشده چه اتفاق بزرگی در صحنه سیاسی کشور روی داده است؟! این نورچشمی «زارعیکوشا» واقعاً نمیداند که 80 درصد رأی مردم کردستان به این خاطر به نام «مسعود پزشکیان» ثبت شده که او و امثال او دیگر نباشند؟! دانشگاه علوم پزشکی نیاز به یک هیئت رئیسه جدید دارد؛ اگر قرار باشد تا انقراض عالم کسانی چون «فرزام بیدارپور» از این اتاق معاونت دانشگاه به آن اتاق بروند، دیگر انتخابات و تغییر دولت چه معنایی میتواند داشته باشد؟ دوره هیئت رئیسهای که با انتقال «اسماعیل احمدی» به دانشگاه موافقت کرده به سر آمده و این دستگاه خدماترسان بسیار مهم را باید همفکران واقعی دولت چهاردهم ـ نه مجاهدان روز شنبه ـ اداره کنند؛ این مطالبه جدی همه کسانی است که از چهرههای تکراری حاکم بر این دانشگاه خستهاند.
راستی؛ «محسن فتحی» که در زمان صدور دستور انتقال دائم «اسماعیل احمدی» به دانشگاه عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و نیز عضو هیئت امناء دانشگاه بوده نظری درباره دستور انتقال مورد اشاره در این مقال ندارد؟ درست است که یار غار «اسماعیل زارعیکوشا» به همراه دیگر نماینده سنندج در اردوگاه نامزد شکستخورده شمشیر زدهاند و قافیه را باختهاند ولی نماینده مردم در مجلس دوازدهم که هستند؛ حضرات نمیخواهند در این باره هم لبی بجنبانند؟
اما بعد؛ استاندار دولت محرومان از تعداد فارغالتحصیلان بیکار کردستانی رشتههای گروه پزشکی و غیرپزشکی که میتوانند در دانشگاه علوم پزشکی منشأ خدمت باشند، خبر دارد؟ به زعم صاحب این قلم جواب منفی است ولی اگر او ادعا میکند که خبر دارد، فکر نمیکند اگر دانشگاه علوم پزشکی کردستان به نیرو، ولو یک نفر احتیاج داشته باشد، آن یک نفر باید از میان نخبگان تحصیلکرده بیکار این استان استخدام شود و «اسماعیل» فرماندار هم بهتر است به همان نهاد کتابخانهها برگردد؟ مردم دیگر شما را نمیخواهند، به چه زبانی بگویند و چه کنند که بشنوید و بپذیرید؟
و نکته آخر سخنی با نماینده مردم قروه و دهگلان؛ جناب «شیخیزاده»! مسئولیت شما در قبال مسائل مرتبط با دانشگاه علوم پزشکی کردستان، به واسطه عضویت در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس سنگینتر از سایر نمایندگان است؛ در کنار ممانعت جدی از جابجایی نیروی انسانی تا زمان استقرار استاندار دولت چهاردهم در کردستان، به عنوان وکیل مردم این دیار مشخص کنید اگر دستاندرکاران امور اجرایی کشور هم مثل «فریدون عبدالملکی» و «اسماعیل زارعیکوشا» بر این باور هستند که دستگاه متولی سلامت یک میلیون و ششصد هزار نفر کردستانی آنقدر دچار فقر منابع انسانی شده که تأمین یک نیروی مورد نیازش باید از حوزهای چون نهاد کتابخانهها انجام شود، بدون فوت حتی لحظهای وقت، اصلاح اساسی ساختار دانشگاه را به عنوان اولویت اول استان در دستور کار قرار دهند.
فرید کریمی