اتاق اصناف مرکز استان کردستان ششم آبان‌ماه امسال قیمت مصرف کننده یک کیلو مرغ را 80 هزار و 500 تومان، قیمت درب کشتارگاه را 77 هزار و 500 تومان و قیمت مرغ زنده را 56 هزار تومان اعلام کرد؛ همین مرجع، 9 روز بعد یعنی 15 آبان‌ماه قیمت‌های جدید را به این ترتیب منتشر کرد: قیمت مصرف کننده 83 هزار و 560 تومان، قیمت درب کشتارگاه 80 هزار و 660 تومان و قیمت مرغ زنده 58 هزار و 500 تومان! و این به تعبیر ساده یعنی در مقطع زمانی مورد اشاره، قیمت مصرف کننده 3 هزار و 60 تومان، قیمت درب کشتارگاه 3 هزار و 160 تومان و قیمت مرغ زنده 2 هزار و 500 تومان افزایش یافت!
 
کارگروه تنظیم بازار کردستان، تازه 30 آبان‌ماه یعنی 15 روز بعد از جهش بیش از 3 هزار تومانی قیمت یک کیلو مرغ در بازار کردستان، به فکر تشکیل جلسه افتاد؛ آنچه خودی‌های رسانه‌‌ای دولت در کردستان از آن دورهمی مخابره کردند تقریباً «هیچ» نبود جز یک مشت اظهارات تکراری ملال‌آور مردم عصبانی کن!
 
گویا سومین سرپرست معاونت اقتصادی استانداری کردستان در آن جلسه گفته بود: «اجازه نخواهیم داد به صورت خودسرانه قیمت مرغ در کردستان افزایش پیدا کند»؛ کسی باید در آن محفل دوستانه از جناب مستطاب «علی نوری» می‌پرسید، از چه زمانی قیمت مرغ برای بالا و پایین شدن از شما اجازه می‌گیرد؟ اگر قیمت مرغ در کردستان با اجازه جناب‌تان بالا و پایین شود که این اجازه‌نامه را دو هفته قبلش و طی کمتر از 10 روز به صورت پله پله صادر کرده و این اظهارنظرتان با عرض پوزش چیزی جز توهین به شعور مردم نیست!
 
شاید هم این خط و نشان کشیدن تازه فرمانده تیم اقتصادی دولت سیزدهم در کردستان، تکرار شلیک‌های مشقی کاربدستان استان باشد، شاید هنوز باشند کسانی که باور کنند با این دست مانورهای تبلیغاتی بی‌پشتوانه اتفاق مثبتی در حوزه تورمی استان خواهد افتاد.
 
کسی هست که انتظار داشته باشد بعد از آن جلسه اتفاقی افتاده و قیمت مرغ در کردستان پایین آمده باشد؟! اگر هست بشنود که آخرین قیمت مرغ اعلام شده توسط اتاق اصناف برای مصرف کننده در قطب تولید مرغ کشور همان 83 هزار و 560 تومان بوده است؛ 5 هزار و 560 تومان بالاتر از قیمت هر کیلوگرم مرغ در ستاد تنظیم بازار کشور!
 
در دورهمی تنظیم بازار کردستان گفته شده بود بازرسی و نظارت بر بازار باید به صورت هدفمند تشدید شود تا از افزایش بی‌رویه قیمت‌ها جلوگیری شود؛ این «باید» چه زمانی عملی می‌شود، «باید» از «علی نوری» و دوستان پرسید!
 
می‌ماند دو نکته؛ یکم) بازوی رسانه‌ای دولت در کردستان به همراه خبر منتشره از دورهمی تنظیم بازار فیلمی یک دقیقه‌ای منتشر کرده بود که بعداً در اقدامی غیرحرفه‌ای، بدون هیچ توضیحی آن ویدئو را که در آن سرپرست معاونت اقتصادی استانداری حرف‌های قابل تأملی بر زبان آورده بود، حذف کرد؛ به همین سادگی! لابد خبر «باید» جوری باشد که جناب «نوری» خوش‌شان بیاید؛ کسی چه می‌داند، شاید هم برای رئیس خبرگزاری دولت ماندن در چهار دولت پی در پی باید از این کارها هم انجام داد! بازی مضحکی هم که اداره‌کل صمت کردستان در پاسخ به درخواست‌مان برای دریافت فیلم یک دقیقه سخنان «نوری» درآورد که خود حکایتی جداگانه دارد و در قالب خبر چند استخدام فراقانونی دولت در روابط عمومی دستگاه‌های اجرایی کردستان به آن خواهیم پرداخت؛ راستی؛ استانداری کردستان حاضر خواهد شد برای قضاوت مردم فقط آن یک دقیقه فیلم را منتشر کند؟ بعید است! مگر نه اینکه مردم هرچه کمتر بدانند صاحب‌منصبان کمتر نیاز به پاسخ‌گویی خواهند داشت!
 
دوم) «علی نوری»، چهار ماه پس از انتصابش به عنوان سرپرست معاونت اقتصادی استانداری کردستان نه برنامه‌ مدونی برای ساماندهی وضعیت اقتصادی کردستان به رسانه‌های مستقل ارائه کرده و نه اقدامی شاخص مرتبط با معیشت مردم بویژه در حوزه کنترل تورم انجام داده است؛ کارنامه ناموفق او در کوتاه مدت، فقط یک بُعد ماجراست؛ او دیروز به جای ارائه توضیح درباره سوء مدیریت اقتصادی حاکم شده در استان، فرافکنی کرده و در جلسه‌ای گفته: «کردستان بسیار غنی، اما محروم از فکر اقتصادی است»؛ جناب نوری! حواس‌تان هست چه می‌گویید؟! چه فرد یا افرادی احیاناً مقصود شما هستند؟ فکر اقتصادی کردستان شما هستید! فکر اقتصادی کردستان مدیرکل زیرمجموعه شما و بازمانده بی‌کفایت دولت سابق است؛ فکر اقتصادی کردستان بانیان وضع موجود هستند که مقدرات این مردم، همچنان گروگان آنهاست؛ فکر اقتصادی کردستان فکر خسارت‌‌آفرین شماست، همان فکری که منتقد اقتصادی دولت در استان را تخریب کننده دولت می‌خواند؛ البته اگر بشود اینها را فکر نامید!
 
فکر آن باشد که بگشاید رهی
راه آن باشد که پیش آید شهی
 
اگر بر این باور هستید که با فرافکنی می‌توانید اذهان را از واقعیت‌های اقتصادی در کردستان منحرف کنید سخت در اشتباه هستید؛ بلی، ما دو سال است فریاد می‌زنیم این تیم اقتصادی دولت در کردستان نه فکری دارد و نه برنامه‌ای، نه می‌تواند راهی برای برون رفت از بحران پیدا کند و نه جسارت اذعان به ناتوانی دارد، اقتصاد علم است، زبان زور نمی‌فهمد! فراتر از همه اینها، به زعم راقم این سطور هیچ نخبه‌ کردستانی حاضر نیست زیر دست شما و با این تیم شکست‌خورده و سردرگم اقتصادی همکاری کند؛ نتیجه رویکردهای مندرس اقتصادی شما و شرکاء، فقط تداوم مشکلات در کردستان است و هیچ معجزه‌ای هم روی نخواهد داد!
 
فرید کریمی