مولانا نظامالدین عبیدالله، متخلص به «عبید زاکانی»، از ستارگان فروزان آسمان شعر و ادب ایران و از بزرگترین لطیفهپردازان و نقادان چیرهدست زبان فارسی در «رساله دلگشا» حکایتی به عربی آورده که زنده یاد «پرویز اتابکی» آن را اینگونه ترجمه کرده است: «مردی از کسی چیزی بخواست. او را دشنام داد! گفت: مرا که چیزی ندهی، از چه رو دشنامم میدهی؟ گفت: خوش ندارم که دست تهی روانهات سازم!»
این حکایت نغز، داستان توده مردم کردستان و معاون اقتصادی استاندار دولت سیزدهم در این استان است؛ حکایت مردمی که دیشب پای تلویزیون نشسته بودند تا ببینند این معاون برای حل مشکلات آنها در این شرایط بغرنج اقتصادی چه راهکارهایی پیشنهاد میدهد و او به جای اذعان به ناتوانی در عمل به وظیفه و هدایت مؤثر و مطلوب تیم اقتصادی دولت در استان، جایی مشکلات را تلویحاً به بالا نبودن «اطلاعات بازار مصرف کننده» ربط داده و جایی دیگر هم فروشندگان را متهم به بکارگیری «شگرد» برای ترغیب مشتری به گران خریدن میکند! به زعم این قلم نتیجه چنین اظهاراتی چیزی جز عصبانی کردن مردم و حاشیهسازی برای دولت نخواهد بود.
سرپرست معاونت اقتصادی استانداری کردستان در برنامه یک ساعته «گفتمان» که دیشب از سیمای مرکز کردستان پخش شد به صورت تلفنی حاضر و سخنانی را بر زبان آورد که پاسخ به آن را میتوان به دوبخش تقسیم کرد.
یکم) «حامد قادرزاده» در بخشی از سخنان خود با بکار بردن الفاظ «باید و حتماً» مردم را ترغیب به مطالبه برچسب قیمت از فروشندگان کرد تا به زعم جنابش «امکان نظارت بیشتر شده و امکان تخلف کاهش یابد»؛ جالب آنکه در گزارشی که بعد از این اظهارات پخش شد و قطعاً پیش از برنامه تهیه شده بود یکی از مصاحبه شوندگان میگوید: «باید بیایند و نظارت کنند؛ من باید گزارش بدهم؟ باید [از] کسی که به عنوان مسئول در تلویزیون سخن میگوید و مشکلات مردم، مشکلات مردم بر زبان میآورد [پرسید]، مشکلات مردم اینگونه حل میشود؟ الان هر جا بروی هرکس برای خود قیمت میگوید؛ اینها را مسئولان باید اصلاح کنند»
کسی پاسخی شفافتر، بهتر و سادهتر از این برای کسانی که وضعیت معیشتی مردم کردستان گروگان ادامه حضور خسارتبار آنها بر مسند امور شده و انگار بنا هم ندارند احساس مسئولیت کرده و همچنان ترجیح میدهند دیده را ندیده انگاشته و هیچ به روی خود نیاورند، سراغ دارد؟
دوم) جناب معاون در بخشی دیگر از سخنان خود در آن برنامه تلویزیونی، به فروش «پوشاک و کفش» در بازار سنندج اشاره و میگوید «اینها برندهای مختلف دارند»؛ «نحوه فروشندگی و چانهزنی فروشنده و مشتری در بسیاری جاها متفاوت است».
اما دلیل این پاسخگویی چه میتواند باشد؟ او یا واقعیت را نمیداند یا از آن فرار میکند! او گرانی پوشاک و کفش در سنندج را تلویحاً به موضوعاتی چون برند کالا و شیوه معامله ربط میدهد اما موضوع چیز دیگری است! سرپرست معاونت اقتصادی استانداری کردستان اگر نمیداند بداند مرکز آمار ایران یک روز قبل از اظهارات جنابش، در قالب گزارش (شاخص قیمت مصرف کننده به تفکیک استان – بهمن ١٤٠١) تورم نقطه به نقطه گروه «پوشاک و کفش» در کردستان را 7.3 درصد بالاتر از میانگین کل کشور و تورم سالانه استان در همین گروه را هم 5.2 درصد بالاتر از میانگین کل کشور اعلام کرده است؛ کاربدستان استان دوباره بخوانند «7.3 و 5.2 درصد بالاتر از میانگین کل کشور»! همین گزارش همچنین اعلام کرده، کردستان در تورم نقطه به نقطه «پوشاک و کفش» استان چهارم و در تورم سالانه این گروه کالا استان ششم کشور است!
قابل انکار نیست که سرپرست معاونت اقتصادی استانداری کردستان و تیمش در باتلاق ناکارآمدی گرفتار هستند و هرچه بیشتر برای فرار دست و پا میزنند بیشتر در آن باتلاق فرو میروند؛ حالا که ارادهای برای برکناری این معاون و اصلاح ساختاری تیم اقتصادی دولت در استان وجود ندارد و خود این معاون هم همچنان اصرار دارد که هم میتواند معاون اقتصادی استاندار باشد و هم رئیس دانشگاه کردستان و ظاهراً اهل استعفا نیست یک راه بیشتر نمیماند؛ جناب معاون کمتر سخن بگوید تا کمتر مورد توجه ناظران امور استان قرار گیرد.
پیش بینا شد خموشی نفع تو
بهر این آمد خطاب انصتوا
فرید کریمی