یکم) دستور بازگشایی مدارس با قید رعایت پروتکلهای بهداشتی چند هفتهای هست که صادر شده است و کردستان هم طبیعتاً از این فرمان مستثنی نیست؛ چه کسی بر رعایت دستورالعملها نظارت میکند و اگر جایی پروتکل رعایت نشود چه باید کرد را به قول عبید زاکانی «نه من دانم نه تو و نه آنکه این گفته است»؛ بماند... کودک خردسالم را به اجبار به مدرسه میفرستم، گلو درد میگیرد، تب میکند، چشمانش قرمز میشود و نیاز به دکتر پیدا میکند.
دوم) پزشکی حاذق کودک مریض را میبیند، معاینه میکند و بنا به آنچه تشخیص داده نسخه الکترونیک صادر میکند؛ لطفاً کمی تأمل کنید! پزشک دلسوز با علم به حساسیت سن کودک و وضعیت پیش آمده در کنار صدور نسخه الکترونیک و در همان ورقهای که کد دارو را ثبت میکند دستور کامل مصرف دارو را هم درج میکند؛ (اگر ذرهای امید به پیگیری بود سندش را منتشر میکردم).
سوم) به یک داروخانه شبانهروزی در سنندج مراجعه میکنم؛ یکی از داروها را که دکتر قرص نوشته، کپسول میدهند و بر روی داروی دیگری هم که دکتر دستور داده هر دوازده ساعت یک عدد مصرف شود مینویسند «هر شب یک عدد»! این یعنی دستور مصرف مغایر با دستور پزشک؛ غیر از این است؟! حالا اگر کسی فکر میکند با نشر این خبر اتفاقی باید بیافتد و کسی بازخواست شود، دوباره فکر کند!
چهارم) پدر کودک رنجور که راقم این سطور باشد وقتی متوجه ماجرا میشود و به داروخانه و آن متصدی که مرتکب قصور شده مراجعه میکند بدهکار هم میشود؛ به دلیل نبود سندی محکمه پسند، از روایت جزئیات آنچه در آن داروخانه گذشت صرف نظر میکنیم؛ از غروب مشغول فکر کردن به این قضیه هستم که اگر خدای ناکرده فرزند یکی از صاحبمنصبان بیکفایت این استان بیمار میشد و او از نسخهپیچ داروخانه سؤال میکرد چطور به جای قرص به من کپسول قالب کردهاید و ایضاً وقتی قرار است سهچهارم قرص را به کودکم بدهم چگونه سه چهارم کپسول را به او بخورانم پاسخ آن متصدی وظیفهنشناس را میشنید چه میکرد؟
بلی... اشتباه حین انجام کار و وظیفه، جزو لاینفک زندگی هر فردی در سراسر دنیاست، اما تبعات اشتباهات یک فرد، چه اندازه زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد یا احیاناً با مخاطره مواجه میکند بسته به حساسیت و نوع کاری که فرد انجام میدهد، متفاوت است؛ اشتباه در انجام وظایف آن هم در حوزه سلامت چه بسا منجر به اتفاقات جبرانناپذیر شده یا حتی جان یک بیمار را به مخاطره بیاندازد.
الغرض؛ اول آنکه مردم و اطرافیان بیماران در سنندج و استان کردستان بیش از پیش دقت کرده و داروی تحویلی داروخانهها و دستور مصرف آن را با آنچه پزشک تجویز کرده یا خود کنترل کرده یا دارو را به پزشک نشان دهند؛ دوم و مهمتر آنکه از دانشگاه علوم پزشکی کردستان، در این فقره هیچ انتظاری نیست! همین که بنشینند، ببینند و دم نزنند کفایت میکند، فقط ما به عنوان نماینده افکار عمومی نمیدانیم به مردم درباره اوضاع حاکم بر این دانشگاه چه بگوییم و به قول بامداد شاعر:
من چه گویم به مردمان چو بپرسند
قصه این زخم دیرپای پر از درد
اما یک توضیح مختصر؛ اکثریت قریب به اتفاق کسانی که در حوزه سلامت کردستان انجام وظیفه میکنند انسانهایی شریف و وظیفهشناس بوده و نباید چنین گزارشهایی سبب شود خدمات این افراد به جامعه، زیر سؤال برود.
فرید کریمی