کردستان در تورم ماهانه خانوارهای شهری، استان سوم کشور شد/شرح چرایی ناتوانی استاندار در ساماندهی این وضعیت به مدد فصلی از مثنوی!
امروز گزارش شاخص قیمت مصرف کننده به تفکیک استان در فروردین 1401 منتشر شد؛ دادههای این گزارش گویای آن است که کردستان در تورم ماهانه خانوارهای شهری، استان سوم کشور است؛ بر اساس اطلاعات این گزارش، تورم ماهانه کردستان (شاخص کل) و نیز تورم ماهانه «خوراکیها و آشامیدنیها و دخانیات» و نیز تورم ماهانه «کالاهای غیرخوراکی و خدمات»، هر سه از میانگین کشور بالاتر است.
گزارش را درگاه ملی آمار به عنوان تنها مرجع رسمی اعلام آمار منتشر کرده و نه منتقدان عملکرد غیرقابل قبول «اسماعیل زارعیکوشا» در حوزه اقتصادی؛ زبان ارائه این گزارش هم مانند سایر گزارشهای مشابه، زبان ریاضی است نه انشاء! و بیراه نیست اگر کسی بگوید این گزارش به مانند سایر گزارشهای مشابه به نوعی کارنامه عملکرد استاندار کردستان و منصوبانش در استان است.
بعید است ناظران وضعیت استان انتظار داشته باشند نماینده عالی دولت درباره این وضعیت توضیحی ارائه کند؛ 20 فروردینماه امسال بود که با استناد به برخی محاسبات منتشره در رسانههای سراسری اطلاعرسانی کردیم که «کردستان در «شاخص فلاکت» استان دوم کشور شد»؛ کسی شنید که استاندار کردستان یا هیچکدام از کاربدستانی که ادعای مردمداریشان گوش فلک را کر کرده درباره آن گزارش حتی یک کلمه بر زبان بیاورند؟ بلی «خوش بود گر محک تجربه آید به میان».
اسماعیل زارعیکوشا، بیش از 5 ماه است که عهدهدار امور مردم در کردستان شده و اگر در گزارش شاخص فلاکت میشد بخشی از مسئولیت را متوجه وی دانست اما در فقره اخیر کل مسئولیت متوجه شخص اوست؛ اگر غیر از این است و مسئولیت مستقیم سوءمدیریت در حوزه اقتصادی کردستان بر عهده استاندار نیست پس بر عهده کیست و چه کسی به دلیل خسارات وارده بر کردستان بر اثر این سوءمدیریت باید پاسخگو باشد؟
قابل انکار نیست که تیم اقتصادی بدون فرمانده دولت سیزدهم در کردستان در باتلاق ناکارآمدی و سوءمدیریت گرفتار است و هرچه بیشتر برای فرار دست و پا میزند بیشتر در آن باتلاق فرو میرود، استاندار کردستان هم که قطعاً متوجه ابعاد تأسفبار فاجعه نیست مدام در آتش خاموش عملگرایی تیم اقتصادیاش فوت میکند!
راقم این سطور با تأسی به یکی از فصول جلیل مثنوی معنوی ملای روم و دقت در کنش استاندار محترم کردستان در نزدیک به نیم سال کاربدستیاش در استان بر این باور است که جناب زارعیکوشا از آن دست کسانی است که در این دنیا هرگز متوجه آفت عظیم همنشینی و حشر و نشر با بانیان وضع موجود کردستان نخواهد شد و تنبه این برادرمان به دنیای باقی موکول خواهد شد «لابد آن پیدا شود یومَالنُّشور»...
آری... حضرت مولانا در معنی آن که مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ بَیْنَهُما بَرزَخٌ لایَبْغیانِ، میفرماید چشمی که فرجام را ببیند میتواند راست و درست ببیند؛ مولانا جلالالدین انسانها را در درجات مختلف میبیند و میزان زیرکی آنها را در مراتب تشخیص دخیل میداند؛ آنجا که میگوید اگر زهری در پس یک شیرینی نهان باشد آنکه از همه زیرکتر است با بو زهر را تشخیص میدهد و دیگری چون زهر را بر لب و دندان میزند، کسی در گلو زهر را تشخیص میدهد و آن دیگری زمانی که زهر به داخل بدنش رسید؛ کسی در هنگام دفع زهر خورده شده و با احساس سوزش دفع و دیگری در هنگام احتضار پس از تناول ماده کشنده و گروه آخر هم همانا کسانی هستند که پس از مرگ که حجاب دنیا واپس میرود حقایق را درک میکنند.
ای بسا شیرین که چون شکر بُود
لیک زهر اندر شکر مُضمَر بود
آنکه زیرکتر به بو بشناسدش
و آن دگر، چون بر لب و دندان زدش
پس لبش ردش کند پیش از گُلو
گرچه نعره میزند شیطان کُلُوا
و آن دگر را در گُلو پیدا کند
و آن دگر را در بدن رسوا کند
وان دگر را در حدث سوزش دهد
خرج آن در دخل، آموزش دهد
و آن دگر را بعد ایام و شُهور
و آن دگر را بعد مرگ از قعر گور
ور دهندش مهلت اندر قعر گور
لابد آن پیدا شود یومَالنُّشور...
فرید کریمی