شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، کتابی سترگ است که بخشهایی از آن آداب و فنون سیاستورزی و کشورداری است؛ یکی از داستانهای تراژیک و جذاب این اثر ادبی کمنظیر در جهان، حکایت نبرد رستم و اسفندیار است.
اسفندیار پهلوان نامداری است که در اسطورههای کهن ایرانی از رشادتهای او داستانهای فراوانی نقل شده است. در شاهنامه فردوسی اگرچه داستان نبرد رستم و اسفندیار به تفصیل نقل شده اما حکیم توس به رویینتن بودن اسفندیار اشارهای نکرده است اما برخی دیگر از راویان افسانههای اسفندیار به این موضوع اشاره کردهاند.
در متون ادبی گذشتگان چنین نقل شده که زرتشت به اسفندیار توصیه کرده که خود را در رودخانه مقدس بشوید و اسفندیار در عمل به این توصیه در رودخانه «داهیتی» فرو رفته و به واسطه آن رویینتن میشود، بهگونهای که دیگر هیچ شمشیر و نیزه و تیری بر او کارگر نبوده است.
رستم که از پس این حریف رویینتن برنمیآید، نزد سیمرغ رفته و موضوع را با او مطرح میکند. سیمرغ به رستم میگوید تنها چاره غلبه بر اسفندیار ساختن تیری از درخت گز و زدن بر چشم اسفندیار است؛ چرا که تنها نقطه ضعف این پهلوان چشمان اوست و رستم چنان میکند و اسفندیار را از پای درمیآورد و هلاک میکند.
تهمتن گز اندر کمان راند زود
بران سان که سیمرغ فرموده بود
بزد تیر بر چشم اسفندیار
سیه شد جهان پیش آن نامدار
خم آورد بالای سرو سهی
ازو دور شد دانش و فرهی
رستم پس از زدن تیر گز بر چشم اسفندیار بر بالین او حاضر میشود و میگوید:
تو آنی که گفتی که رویینتنم
بلند آسمان بر زمین بر زنم
به یک تیر برگشتی از کارزار
بخفتی بران باره نامدار
ماجرا از این قرار بود که اسفندیار هنگام فرو رفتن در رودخانه مقدس، چشمان خود را میبندد تا آب به داخل چشمانش نفوذ نکند، اما چشمان او ضربهپذیر میشود و مرگ او را در نبرد با رستم رقم میزند.
و حالا داستان تراژیک انتصاب سرپرست معاونت اقتصادی استاندار دولت چهاردهم در کردستان بیشباهت به افسانه اسفندیار نیست؛ استاندار اهل سنتی که دو ماه قبل، در پاسخ به یک مطالبه چهل ساله کُردها به عنوان نماینده عالی دولت چهاردهم در کردستان معرفی شد در یکی از نخستین انتصابهای مدیریتی خود، به زعم این قلم مرتکب خطایی شد که به مثابه علامت منفی بیرون یک پرانتز، کل دوران زعامت او را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
خدای را به میام شست و شوی خرقه کنید
که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
چه موافقان و چه مخالفان انتصاب انجام شده توسط «آرش زرهتن لهونی» لابد در این امر متفقالقول هستند که اصلیترین و محوری ترین چالش پیش روی او، سامان دادن به اوضاع نابسامان اقتصادی در استان است؛ از تورم مضاعف و بیکاری گرفته تا شاخص فلاکت و نامساعد بودن فضای کسب و کار.
«ارزیابی و محاسبه» را مقدمه تصمیمسازی و تصمیمگیری میدانند؛ استاندار کردستان نباید توضیح دهد انتخاب صورت گرفته بر اساس کدام «ارزیابی و محاسبه» صورت گرفته است؟ فرد منصوب شده در مسئولیتهای قبلی کدام اقدامات راهبردی را در حوزه مسئولیت خود به سرانجام رسانده و ردپای او در پیشرفت اقتصادی استان کجای زندگی مردم نمود دارد؟ این مدیر همان مدیر مسئولیتهای سابق است با همان رویکرد و رفتار غیرسازنده غیر قابل تغییر!
خوی کان با شیر رفت اندر وجود
کی توان آن را ز مردم واگشود؟
درباره این انتصاب دو فرضیه میتوان در نظر گرفت؛ آنچه اتفاق افتاده نتیجه یک توصیه! یا تصمیم شخص استاندار باشد؛ چه این انتصاب نتیجه توصیه باشد و چه نتیجه تصمیم خودِ استاندار این سؤال مطرح است که آیا هزینههای مترتب بر این انتصاب هم لحاظ شده است؟ از «چرچیل» نقل است که میگوید، «هر چقدر استراتژی زیبا باشد، باید گهگاه به نتایج نگاه کنید»! جماعت تصمیمساز این روزهای کردستان میدانند کمترین خطا در انتصابهای مدیریتی چه هزینههایی بر استان، نماینده عالی دولت و چه بسا اعتبار خانوادگی «لهونی» وارد خواهد کرد؟
صراحیای و حریفی گرت به چنگ افتد
به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
تکمله؛ هرچند راقم این سطور چینش تیم مدیریتی استان را حق مسلم استاندار میداند و در مجموع از این حق دفاع خواهد کرد اما در عین حال باور داریم که انتصاب «ارسلان ازهاری»، سرآغاز شکست برنامههای اقتصادی «آرش زرهتن لهونی» است؛ این معاونت را چشم اسفندیار استاندار «زرهتن» میدانیم، همان ناحیهای که خیلی زود او را از پای در خواهد آورد! «تا در میانه خواسته کردگار چیست»؛ امیدوارم زمان ثابت کند نگارنده در قضاوت مرتکب اشتباه شده است!
همزمان با انتصاب سرپرست معاونت اقتصادی، سرپرست معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری و یک مشاور هم منصوب شدهاند؛ درباره مشاور بنای اظهار نظر ندارم اما انتصاب در معاونت توسعه را، فعلاً از باب پایان دادن به دوره پرخسران «عبدالله رشیدیپور» میتوان به فال نیک گرفت.
فرید کریمی