«عبدالمحمد زاهدی»، 18 آذرماه 92 و پس از برگزاری مراسمی رسماً سکان هدایت استانداری کردستان را به دست گرفت؛ «زاهدی» از سال 60 به عنوان کارشناس وارد وزارت کشور شده و 3 سال در آن پست خدمت کرده بود؛ وی 2 سال مسئول امور استانهای وزارت کشور، 4 سال و 6 ماه معاونت سیاسی استانداری سیستان و بلوچستان و نزدیک به 7 سال معاونت سیاسی استانداری کرمانشاه را هم در کارنامه کاریاش داشت؛ اما اینها همه سوابق سیاسی استاندار باتجربه دولت اول روحانی در کردستان نبود؛ زاهدی، سابقه 8 سال استانداری استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری و استان مرکزی را نیز داشت و به خاطر همین سوابق بود که میتوان او را کارآزمودهترین استاندار تاریخ کردستان لقب داد.
یکی از نخستین تغییرات مدیریت اجرایی پس از حضور «عبدالمحمد زاهدی» در کردستان، تغییر مدیرکل ورزش و جوانان کردستان بود؛ 23 روز بعد از معرفی رسمی زاهدی به عنوان استاندار، در گفتوگویی که با نماینده وقت مردم مریوان و سروآباد در مجلس شورای اسلامی داشتم، خبر انتصاب مدیرکل جدید ورزش و جوانان کردستان را رسانهای کردم و گویا انتصاب انجام شده در این دستگاه بسیار مهم و تأثیرگذار اجرایی با هماهنگی استاندار جدید انجام شده بود؛ زاهدی کسی نبود که زیر بار گزینه تحمیلی کسی یا جایی برود؛ حکایت انتصاب مدیرکل بیمه سلامت کردستان در زمان او را که علیرغم مخالفت هر شش نماینده وقت استان در مجلس انجام شد و اتفاقاً او هم هنوز مدیرکل است نه رسانهها و نه حداقل سیاسیون استان قطعاً از خاطر نبردهاند.
فردی که سال 92 در کردستان مدیرکل ورزش و جوانان کردستان شده در سال 1402، هنوز هم در کردستان مدیرکل است! باورش سخت است، نیست؟ ولی باور کنید او هنوز هست و برای امسالش وعده هم داده است! «جولایی»، همین دو روز قبل از کمک اداره کل به هیئتی ورزشی خبر داده و گفته «امسال نیز کمک مالی خواهیم کرد»؛ او خیال ماندن دارد؛ شاید امسال، شاید تا پایان دوره حضور «اسماعیل زارعیکوشا» در کردستان، شاید تا پایان عمر دولت سیزدهم و شاید هم تا پایان عمر بابرکت خودش!
مدیرکلی که پس از هشت سال عدم حضور مسئولان یک فدراسیون در استان تازه دو روز قبل یادش افتاده که اظهار تأسف کند هنوز مورد اعتماد دولت سیزدهم است! باید هم باشد؛ اگر «جولایی» دو ماه قبل بابت اقدام خسارتبارش در سپردن ریاست یکی از هیئتهای ورزشی کردستان به فرد مورد تأیید دستگاه تحت مسئولیتش، آن هم بدون در نظر گرفتن فاکتور اولیه توانایی جسمانی آن فرد، تکلیفش یکسره میشد حالا دیگر در انتخابات هیئت ناشنوایان حضور نداشت تا اینگونه سخن بر زبان بیاورد و تازه با آسودگی خاطر از برنامههای امسالش بگوید؛ امسال سال حساسی برای دولت و مجلس است، بویژه اگر بحث، بحث کمک مالی باشد و هیئت ورزشی و چند ماه مانده به انتخابات!
انتصابات دولت سیزدهم در کردستان با تصمیم چه کسی انجام میشود بعید است دیگر برای مردم چندان مهم باشد؛ ولی شاید بد نباشد منصوبان این دولت در کردستان حداقل برای قشر جوانان و ورزشکاران توضیح دهند که دلیلشان برای ادامه حضور «جولایی» در رأس دستگاه ورزش و جوانان کردستان پشتگرمی او به فرد یا جایی است؟ توانایی خارقالعاده مدیریتی اوست؟ یا خیر هیچ کس حاضر به همکاری با این دولت نیست و اصولاً دولت سیزدهم در کردستان گزینهای برای جایگزینی جولایی در اداره کل ورزش و جوانان ندارد؟
این حجم بیتفاوتی دولت به خواست جامعه برای اعمال تغییرات مدیریتی در کردستان از چه ناشی میشود؟ نباید کسی در این استان خود را مکلف بداند درباره دلیل صد و سیزده ماهه شدن حضور «حامد جولایی» در رأس حوزه ورزش و جوانان به افکار عمومی توضیح دهد؟
فرید کریمی