میشود مورد وثوق مهرورزان کردستان برای اطلاعرسانی بود و با پایان عمر دولت محمود تیتر زد «پایان سلطنت دروغ و عوامفریبی در کردستان» آنگاه محبوب بنفشیان شد و باز با یک چرخش نرم، مقبول دولت مردم اما...
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن!
18 شهريور 1401 ساعت 21:30
میشود مورد وثوق مهرورزان کردستان برای اطلاعرسانی بود و با پایان عمر دولت محمود تیتر زد «پایان سلطنت دروغ و عوامفریبی در کردستان» آنگاه محبوب بنفشیان شد و باز با یک چرخش نرم، مقبول دولت مردم اما...
حکیم میرزا حبیبالله شیرازی متخلص به «قاآنی» از شعرای نامدار ایرانی عهد قاجار در مطلع یکی از قصاید بلند خود از یک حکمت عمیق سخن به میان میآورد و میگوید:
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن
ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار
یار دارا بودن و دل با سکندر داشتن
یا اسیر حکم جانان باش یا در بند جان
زشت باشد نوعروسی را دو شوهر داشتن
آنچه حکیم قاآنی بدان اشاره کرده ماجرای دو وزیر هخامنشی است که حکیم ابوالقاسم فردوسی هم در شاهنامه شرح مفصلی از آن را آورده است؛ «جانوسیار» و «ماهیار» امیران داریوش سوم (دارا) بودند که در زمان حمله اسکندر علیه ولی نعمت خود اقدام کردند و نام آنها به بدی در تاریخ ثبت شد.
پس از شکستهای متعدد دارا از اسکندر، جانوسیار و ماهیار با هدف دریافت پاداش از اسکندر ناجوانمردانه تصمیم به قتل پادشاه گرفتند؛ آن دو، شباهنگام نقشه شوم خود را عملی کرده و با فروکردن دشنهای در سینه دارا او را از پای درآورده و خود برای گرفتن پاداش به نزد اسکندر رهسپار شدند.
اسکندر پس از شنیدن خبر، خود را به دارا رساند و برایش مویه و ناله کرد و جامه چاک داد؛ دارا سر بر زانوی اسکندر جان داد و اسکندر دستور داد آن دو امیر را زنده بر دار کنند تا سرانجامشان درس عبرت دیگران شود و همین اقدام هم ایرانیان را به اسکندر خوشبین کرد.
چو بر تخت بنهاد تابوت شاه
بر آیین شاهان برآورد راه
چو پردخت از دخمه ارجمند
ز بیرون بزد دارهای بلند
یکی دار بر نام جانوشیار
دگر همچنان از در ماهیار
دو بدخواه را زنده بر دار کرد
سر شاهکش مرد بیدار کرد
آنچه آمد حکایتی پندآموز است و «إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»؛ البته قرار نیست سرانجام همه پشتکنندگان به ولینعمت همیشه عاقبت جانوسیار و ماهیار باشد؛ چه بسا اگر بیتمییزیانمان سرور باشند چنین عملی شایسته پاداش هم باشد! بخوانید.
روز گذشته بالاخره پس از ده ماه از منتخب «برخی» منصوبان دولت در کردستان برای هدایت خبرگزاری دولت در استان رونمایی شد و این منتخب کسی نیست جز سرپرست ایرنا کردستان در سالهای پایانی دولت احمدینژاد و نیز چهار سال نخست دولت روحانی؛ همان کسی که به پاس خدماتش در دولت دوم «روحانی» مدیریت خبرگزاری دولت در چین به او پیشکش شد.
از اینها مهمتر، یادمان باشد کسی که اعتماد دولتهای احمدینژاد، روحانی و حالا رئیسی را برای سرپرستی ایرنا در کردستان جلب کرده همان کسی است که در دولت محمود مدیرمسئول هفته نامه دولت در کردستان (سیروان) هم بود که پس از پایان کار آن دولت، این هفته نامه، ولینعمتانش را با تیتر درشت «پایان سلطنت دروغ و عوامفریبی در کردستان» در صفحه اول، بدرقه کرد!
از کارل هاینریش مارکس (به آلمانی: Karl Heinrich Marx) فیلسوف، اقتصاددان، تاریخنگار، جامعهشناس، روزنامهنگار و نظریهپرداز سیاسی شهیر نقل کردهاند «تاریخ دوبار اتفاق میافتد، یک بار به صورت تراژدی و یک بار به صورت کمدی»؛ اعلام پایان سلطنت دروغ و عوامفریبی در «سیروان» تحت مدیریت کسی که خودش منصوب دولت مهرورز در آن هفتهنامه بود یک تراژدی تمام عیار بود که هرگز از خاطره تاریخ پاک نخواهد شد؛ جالب آنکه جناب مدیرمسئول در سرمقاله همان شماره هفتهنامه با عنوان «هوای تازه» در مدح دولت تازه و استاندار منصوبش قلمفرساییها کرده بود؛ و حالا تاریخ به صورت کمدی تکرار شده است! همین فرد در نسخه برخط سیروان در یادداشتی با عنوان «لابی بزرگان» که در ایرنا هم با تیتر «تلاش دولت برای گوارا کردن آب شرب سنندج» بازنشر شده در مجیزگویی «اسماعیل زارعیکوشا» سنگ تمام گذاشته است؛ و چه سند روشنگری است کنار هم گذاشتن «هوای تازه» آذر 92 و «لابی بزرگان» شهریورماه 1401 سیروان.
میماند دو نکته مختصر؛ نخست: وقتی از معاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان که رئیس شورای اطلاعرسانی استان هم هست درباره انتصاب انجام شده در ایرنا استان سؤال کردم، پاسخ داد: «مطلقاً» در جریان این موضوع نیستم! و چه پرمغز بود پاسخ کوتاهش؛ «هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش»؛ دوم: قلمبدستانی که با روی کارآمدن هر دولت تازهای در کردستان به رنگ آن دولت درآمده و برای تامین آذوقه فردایشان آدرس غلط داده و متن معیوب خلق کرده و میکنند، منتظر روشنگریهای بیشتری هم باشند.
فرید کریمی
کد مطلب: 258